سعید یگانه- جمهوری اسلامی، جنگ، مذاکره وتوافق، وموضع مردم
جمهوری اسلامی در بدترین شرایط حیاط خود قراردارد. اوضاع بطور کلی، هم در رابطه با موقعیت داخلی واقتصادی و‌هم منطقه ای و جهانی برای رژیم سرمایه داری اسلامی طوری رقم خورده که چاره ای جزکرنش و سازش با غرب و در راس آن دولت آمریکا ندارد.
خامنه ای در راس نظام جمهوری اسلامی قبل از آعاز مذاکره گفت که “مذاکره با امریکا هوشمندانه،عاقلانه و شرافتمندانه نیست. بعد از دوراول مذاکره در مسقط، اینبار گفت که “گام اول خوب بود اما از بدبینی و خوشبینی افراطی پرهیز کنیم. و خامنه ای در پیامی به دولت چین گفته که “مذاکره فقط برای کاهش تنش با امریکاست نه تغیر نگاه جمهوری اسلامی به شرق، “
نگاهی به سخنان خامنه ای و روند مذاکرات جاری که شنبه آینده برای سومین بارانجام می شود، تهدیدات و شاخ و شانه کشیدن هر دو طرف علیه همدیگر، وبیشتردولت ترامپ علیه جمهوری اسلامی، چاشنی مذاکره وبازی دیپلماسی برای پایان تنش و توافق است. چیزی که جمهوری اسلامی بیشترازدولت امریکا و بیشترازهر زمانی به آن نیاز دارد. فقط برای ادامه بقا و حفظ موجودیت رژیمی که از هر نظر چه داخلی و چه در سطح بین المللی ویران و به هم ریخته است.
روشن است که ما باجنگ وتحریم اقتصادی دولت های سرمایه داری مخالفیم. مخالفت از این جهت که اصولا ضرر و زیان آن متوجه مردم کارگر و زحمتکش و تلفات انسانی آن رانیز همین مردم متقبل می شوند. جنگ در اکراین، نسل کشی مردم فلسطین در غزه و آغاز جنگ علیه ایران چنین عواقب زیانباری برای مردم خواهد داشت و مهمتر اینکه جامعه ایران یک تحول انقلابی برای سرنگونی را از سر می گذراند. اکثریت مردم کارگر و زحمتکش ،زنان و جوانان رژیم اسلامی را نمی خواهند و خواهان سرنگونی آنند. آغاز جنگ با ایران ضمن ویرانی و تلفات انسانی تمام این روند انقلابی و تلاش و زحمات وهزینه دادن مردم برای خلاصی از این نکبت اسلامی را حاشیه ای و دست رژیم جنایتکار اسلامی را برای سرکوب و قلع و قعم مردم معترض و ناراضی را موجب می شود.
تنها سلطنت طلبان و جریانات راست و بورژوازی هستند که از جنگ علیه ایران نفع می برند و خواهان حمله اسرائیل به ایران هستند. حالا که دولت ترامپ قصد دارند با دولت بورژوازی و سرکوبگر ایران به مصالحه برسند، اخمشان در هم ریخته و به مذاکره به جمهوری اسلامی معترضند.
جمهوری اسلامی به دلایل مختلفی از جمله و بخصوص نارضایتی و نفرت عمومی مردم، وضع ویران اقتصادی و ضرباتی که در نتیجه تحولات منطقه، جنگ در غزه، تضعیف نیروهای نیابتی و‌فرار از سوریه بعد از سقوط دیکتاتوری اسد، نه خواهان جنگ، بلکه خواهان مصالحه و‌همچنانکه در سطور بالا اشاره شد، فقط برای حفظ بقا و ماندن در قدرت است. جمهوری اسلامی علارغم پروپاکاند و تهدید، حاضر به کرنش و سازش با غرب است، اما خطر جدی را از جانب مردم می بیند و به این دلیل در مقابل مردم واز دشمنی قهربا آنان کوتاه نمی آید.
دستگیری های وسیع، زندان و شکنجه و اعدام‌های روزانه و‌گسترش اختناق و سرکوب در جامعه ایران، همزمان مذاکره و مصالحه با امریکا، حاصل سیاستهای شکست خورده جمهوری اسلامی درعرصه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی در مقابله به مردم و روند انقلابی جاری در جامعه ایران است.
نگاه جامعه به این تحولات
روشن است که مردم مخالف جنگ و لی خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی هستند. نه جمهوری اسلامی با جنگ سرنگون می شود و نه دولت امریکا خواهان جنگ و یا سرنگونی جمهوری اسلامی است. اگر جنگی هم در صورت عدم توافق به وقوع بپیوندد، که احتمال آن بسیار کم است، کنترل شده، موضعی و هدف و از آن تحمیل نیات خود به جمهوری اسلامی است. هدف در هر دو حالت رام کردن جمهوری اسلامی است، نه سرنگونی!. جنگ اسرائیل علیه ایران بدون توافق دولت امریکا، نه ممکن و نه عملی و جمهوری اسلامی در این رابطه میدان بازی، برای بهره جویی و گرفتن امتیازات بیشتر در معامله اتمی بر خورداراست.
علاوه بر این نه چین و نه حتی روسیه با آغاز معامله بر سر جنگ در اکراین خواهان پایان تنش و توافق، نه جنگ هستند. چین به دلایل اقتصادی وبه علاوه استفاده وفور از منابع نفتی ایران خواهان آرامش نه جنگ، در منطقه است.هدف سفر و زیر امور خارجه ایران به مسکو و پکن در طول دو دور مذاکره ایران و امریکا، اطمینان از رهبران این دو کشورو جلب حمایت از مذاکره و توافق با امریکا بود. هدف ازسفر وزیر دفاع عربستان سعودی به ایران در همین اثنا نی، جلب خامنه ای به مذاکره و توافق بود، نه چیز دیگری.
مردم و جمهوری اسلامی
دولت سرمایه داری و اسلامی ایران با ایجاد بحران‌های داخلی و تنش در منظقه مردم را گرفتار فقر و‌نداری و ناامنی کرده و‌با اعتراض مردم، کارگران، تهیدستان، زنان و دانشجویان به وضع موجود نهایت وحشیگری را بکار می گیرند. جمهوری اسلامی با جنگ و بدون جنگ، حتی در صورت صلح، برای اکثر مردمی که نه امنیت اقتصادی، نه امنیت سیاسی و نه آسایش و رفاهی دارند نگبتی بیش نیست ودر هر حالت ماندنش برای اکثریت مردمی که از آن منزجر و بیزارند، جز ادامه فقر و فلاکت و اختناق و سرکوبگری، بیش ازاین چیزی نسیب مردم نمی شود.
همچنانکه در سطور بالا اشاره شد مسئله اصلی امروز رژیم جمهوری اسلامی، مسئله بقا به هر قیمتی با سرکوب و‌خشونت در داخل علیه مردم معترض، و کرنش و سازش در مقابل غرب است. در صورت توافق و‌کاهش تنش و رفع تحریم‌ها ممکن است در بازار بو رس و قیمت دلار تاثیرگذار باشد، اما در شرایط اقتصادی بشدت بحرانی، تورم و گرانی افسار گسیخته در زندگی مردم کارگر و زحمتکش جامعه کم تاثیریا بی تاثیر و اکثریت مردم همواره با این دشواری ها روبرو خواهند بود.
جنگ‌و‌تنش میان دولت‌های سرمایه داری برسر منفعت دولت‌ها است و بی ربط به منفعت مردم است. در نتجیه تحریم اقتصادی و جنگ مردمند که از آن ضرر و زیان می بینند. کشته و آواره و بی بی خانمان می شوند.
وجود‌جمهوری اسلامی با سیاستهای به غایت غیر انسانی مضر به حال بشریت است. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی توسط مردمی که هیچ نفعی در بقای آن ندارند‌و در راس این مبارزه، حضور نقش آفرین طبقه کارگر‌برای پایان دادن به وضع موجود، برای آزادی، رفاه و یک زندگی انسانی فارغ از ظلم و ستم و نابرابری تنها راه خروجی از این وضعیت هست. سوسیالیسم تنها راه خلاصی بشریت از منجلابی است که سرمایه داری و دولت‌های حامی آن برای اکثریت کارگرو زحمتکش در سراسر جهان بوجود آورده اند.
24 آوریل 2025