سیاوش دانشور- زنده باد شوراها! کمونیست هفتگی میپرسد؛
“زنده باد شوراها” از شعارهای شناخته شده جنبش کمونیسم کارگری و حزب کمونیست کارگری- حکمتیست است. حزب ایجاد شوراها را در این دوره، چه بعنوان ابزار مبارزاتی و چه بعنوان اُرگان اعمال اراده مستقیم توده کارگر و مردم زحمتکش گسترده تر تبلیغ میکند. چرا این شعار امروز بیش از هر دوره ای ضروری شده است؟ فراخوان و رهنمود حزب حکمتیست برای ایجاد شوراها چیست؟
سیاوش دانشور: تعلق به جنبش شورائی یکی از ویژگی ها و خصوصیات پایه ای و هویتی جنبش کمونیسم کارگری است که بسیار فراتر از حزب است. ما بعنوان کمونیست کارگری به سُنت مبارزاتی شورائی در جنبش کارگری تعلق داریم. ما آن رگه ای در جنبش کارگری و کشمکش طبقاتی هستیم که براِعمال اراده توده ای، بر سُنت عملِ مستقیم کارگری تاکید داریم. ما در مقابل دیگر سُنت های مبارزاتی درون جنبش طبقه کارگر و الگوهای سازمانی مورد نظر آنها، در عین حال که از هر تلاش کارگران برای ایجاد تشکل های مستقل از دولت حمایت میکنیم و تلاش میکنیم کارگران در اشکال مختلف قدرتمندتر و متشکل تر در مقابل کارفرمایان و سرمایه داران ظاهر شوند، بر عملِ مستقیم کارگری و جنبش مجمع عمومی و ایجاد شوراها تاکید ویژه داریم. برای بسیاری از رگه های فکری در چپ و حتی گرایشات غیر سوسیالیستی در میان کارگران، شوراها ضرورتا نفی نمیشوند بلکه ادعا میشود که “شوراها مُختص دوره انقلابی” است. ما به این نوع تقسیم بندی های کاذب قائل نیستیم. ما فکر نمی کنیم شورا بدرد دوره انقلابی میخورد و سندیکا برای دوره غیر انقلابی و معامله کارگر با کارفرما. این جدال گرایشات اجتماعی، جدال کمونیسم و ناسیونالیسم و رفرمیسم، جدال افق های متمایز طبقاتی در جامعه است که در جنبش کارگری نیز مابه ازای خود را دارند و بازتاب می یابند.
در دوره مورد اشاره شما بویژه قبل و بعد از رویدادهای دیماه، یک فراخوان ما ایجاد شوراها بوده است. شعار و خط تبلیغاتی ما اینبوده؛
“همه جا شوراها را برپا کنید! شورا امروز بعنوان اُرگان اِعمالِ اراده مُستقیم توده ای، اُرگان مبارزه و قیام، و فردا بعنوان اُرگانِ حاکمیت!”
مبارزه توده ای سازمانیافته نیازمند مکانیزمها و اُرگانها و ابزارهای خود ویژه است. نه فقط باید برسر هژمونی افق کمونیستی در مقیاس جامعه جنگید، نه فقط باید آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی را بعنوان یک انتخاب قدرتمند در مقیاس سراسری به صحنه آورد، نه فقط تحزب کمونیستی از ضروریات غیر قابل بحث و حیاتی برای پیشروی و پیروزی جنبش کمونیستی طبقه کارگر و حتی نفسِ سرنگونی ارتجاع اسلامی است، بلکه نهادهای توده ای که بخشهای مختلف مردم کارگر و زحمتکش و اردوی چپ و آزادیخواه را در هر گوشه جامعه اعم از کارخانه و محله و شهر تا مقیاس منطقه و سراسری متحد و بجلو میراند، ضروری و مُبرم هستند.
ده سال پیش عده ای می گفتند جامعه تغییرات بزرگی را از سر گذرانده است، اشکال مبارزاتی تغییر یافته اند، تحولات تکنولوژیک و ارتباطات موجب شده اند که اشکال “قدیم” دیگر کارساز نباشند. بحث “انقلاب تویتری و انقلاب فیس بوکی” – که عمدتا از کودتاهای سازمان سیا تحت عنوان انقلاب مخملی استنتاج شده بود- تلاش داشت که همراه با برجسته کردن افق های راست و ضد کارگری، سُنت های انقلابی و مبارزاتی کلاسیک را دفن کند. ضدّیت با تحزب و تشکل را میان کارگران برده بودند و انفراد و خودمحوری را تقدیس میکردند. بورژوازی در قلمرو اقتصاد پرچم فردیت و مالکیت خصوصی و سلطنت بازار آزاد را برافراشته بود و مثلا قرارداد دستجمعی کارگر با کارفرما را مغایر با “حقوق فردی کارگر” معنی میکرد. روشنفکرانِ مرعوبِ دمکراسی و بازار نیز تقابل با تحزب و تشکل و “قدیمی” بودن آنها را تبلیغ میکردند و همه را به دنیای انزوا و انفراد در شبکه ها فرامیخواندند. تردیدی نیست که فاکتورهائی که روی شرایط مبارزه ما و طبقه ما تاثیر میگذارد را باید در نظر گرفت و بعنوان یک نیروی پیشرو و کمونیست که برای برپائی دنیائی متمایز تلاش میکند، مرتبا دستاوردهای جدید را در اشکالِ حضور سیاسی و مبارزاتی ترکیب و دخیل کرد. اما این بحث که طبقات و سُنت های سیاسی و مبارزاتی و احزاب سیاسی حاصل از آنها یکباره دود میشوند و هوا میروند؛ و یا مثلا دوره احزاب سیاسی نمانده است و قدیمی اند، دیگر زیاده روی های تسلیم طلبانه دست راستی و شبه آنارشیستی است که در دهه گذشته به وفور طرح شدند و بعد از دوره ای به حُکم تحولات سیاسی و نیازهای واقعی و مادّی مبارزاتی به فراموشی سپرده شدند.
شوراها ابزار و ظرفی هستند که میتوانند مردم معترض و سرنگونی طلب را متشکل کنند و بمیدان مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی بیاورند. شوراها ظرفی هستند که میتوانند درون صفوف مردم انقلابی وحدت عمل بوجود بیاورند و اتحاد ایجاد شده را تقویت کنند. شوراها اُرگانی هستند که میتوانند متناسب با نیازهای مبارزه انقلابی سازمان دفاع از خود را در مقابل نیروی سرکوب و اوباش اسلامی ایجاد کنند. شوراها ظرفی هستند که بعد از هر تظاهرات و اعتراض عنصر “خودبخودی” را به عنصر مبارزه آگاهانه و هدفمند ارتقا می دهند. شوراها آن ابزاری هستند که قدرت جمعی را معنی میکنند و مادّیت می بخشند و در مقابل قدرت ضدّ توده کارگر و مردم زحمتکش سنگری بنا می کنند. شوراها آن اُرگانی هستند که میتوانند بتدریج خلاء قدرتِ ایجاد شده و ناشی از ضعف و فروپاشی حکومت را پُر کنند و در روندی به یک قدرت دوگانه شکل دهند. شوراها آن نهادی هستند که انواع ابتکارات انقلابی را در مبارزه توده ای در خود جا می دهند و رهبری و هدایت می کنند. شوراها قدرتِ توده ای، قدرتِ پائین را اِعمال می کنند و فی النفسه ضدّ قدرتِ قاهره و ضدّ حاکمیتِ مشتی اقلیت ناچیزند. شوراها در روند مبارزه برای سرنگونی اُرگانهای بسیج و بمیدان کشیدن توده های وسیع تری به مبارزه اند، اُرگان متحد کردن و متحد نگاه داشتن و ایجاد همبستگی وسیع طبقاتی اند. شوراها در سیر گسترش مبارزه توده ای به اُرگان های قیام برای کسب قدرت بدل می شوند و در کنار دیگر ارکانِ ضروری سازماندهی و رهبری مبارزه طبقاتی مانند حزب، یک رُکنِ مُهم قیام علیه حاکمیتِ منحوسِ بورژوازی اسلامی اند.
شوراها در محل کار و کارخانه ها اُرگان تشکل توده ای کارگران، اُرگان عقب راندن فعال مایشائی سرمایه داران، اُرگان بیرون راندن و الغای نهادهای پلیسی و سرکوب بورژوازی، اُرگان دخالت در امر تولید و قوانین و مقررات در کارخانه و اُرگان کنترل کارگری اند. شوراها اُرگان سازماندادن بریگادِ کارگری برای دفاع از قدرتِ کارگران اند. شوراها سازمان کنترل بر تولید و توزیع نیازهای جامعه و پایه های اساسی قدرتِ حکومتِ کارگری اند. شوراها اُرگان اساسی حاکمیت طبقه کارگر، اُرگان قدرتِ سوسیالیستی بعنوان نظمِ نوینِ کارگری اند. حکومت کارگری و جمهوری سوسیالیستی حکومتِ حزب یا حکومتِ احزاب نیست، حکومتِ شوراها است. شوراها در فردای پیروزی کارگری بر بورژوازی سازمانِ حکومتی اداره جامعه اند.
حزب کمونیست کارگری – حکمتیست با شعار؛ “همه جا شوراها را برپا کنید” با اتکا به وجود عینی یک گرایش رادیکال درون طبقه کارگر و در جامعه، به آن سازمان ضروری مبارزاتی و بسیج کننده و متحد کننده شکل دهد که نیروی انقلابی و کارگری را در مقیاس وسیع به صحنه آورد و در صحنه نگاهدارد. اپوزیسیون بورژوائی تلاش میکند قدرت را با بند و بست دست بدست کند، اساسِ ماشینِ دولتی بورژوائی را نگاهدارد و در فردای سرنگونی علیه طبقه کارگر و اردوی انقلابی بکار گیرد. ما بعنوان کمونیست کارگری و فعالین جنبش شورائی میخواهیم از حاکمیت و سلطه سیاسی و اقتصادی بورژوازی خلع ید کنیم و قدرتی آلترناتیو را جایگزین کنیم. از نظر عملی در دوره انقلابی نسخه واحد و تدریجی و قدم بقدمی نمی تون طرح کرد. باید مطابق الزامات مبارزه طبقاتی و تناسب قوا پیش رفت. گاهی سرعت و شتابِ اوضاع و تغییر تناسب قوا هر نسخه تدریجی و قدم بقدم از پیشی را بی خاصیت میکند. اصل اینست که باید نهادهای مبارزاتی متناسب با اوضاع امروز را ایجاد کرد. نهادها و اُرگان هائی که از سُنت عمل مستقیم و رادیکال کارگری سر بر می کنند و توانائی و قابلیت و ظرفیت آنرا دارند که در مقیاس جامعه عملِ رادیکالِ مبارزاتی را سازمان و جهت دهند. کارگران کمونیست و سوسیالیست و فعالین و رهبران عملی کارگران باید دست بکار شوند. باید از فرصت سوزی اجتناب کرد و مضمون و سُنت مبارزاتی را چسپید. باید برای همه نوع ابتکار در قالب سُنت شورائی منعطف بود و جا باز گذاشت. باید پتانسیل مبارزاتی کنونی را آگاهانه و با توجه به کمبودهای سازمانگرانه خیزشهای توده ای اخیر، به قالبِ شوراها و نهادهای انقلابی و اُرگان های دفاع از خود و کنترل مستقیم توده ای برد. باید حضور و وجود شوراها را با شعارها و تاکتیک های انقلابی و مبارزاتی عملا نشان داد و الگوهای شوراها را در قلمروهای مختلف تکثیر و همگانی کرد.
شوراها باید به صف نه قاطع به کلّیتِ جمهوری اسلامی، صف انقلابیون و آزادیخواهان در مقابل صفِ ارتجاع بورژوائی و گذشته پرستی بدل شود. فراخوان ما اینست که سنت مبارزه شورائی را در محل کار و زیست تحکیم و برای ایجاد شوراها دست بکار شویم. زنده باد اِعمالِ قدرتِ و اِعمالِ اراده مستقیم و مستمر کارگری و توده ای! زنده باد شوراها!
***