جاوید حکیمی- دایه دایه وقت جنگه اما جنگ طبقاتی نه قومی
یک مقام چهارمحال در حضور وزیر نیرو: “جناب وزیر، مافیای فولاد، تونل حفر کرده، آب را نخریده اند”!
این جوهر اعتراض و دقیقتر غرولند مقامات چهارمحال و بختیاری علیه مافیای فولاد اصفهان است۔ هیچ چیز مثل این جمله کوتاه روحیه سوداگرانه طرفین معامله و خصلت ریاکارانه مقامات حکومتی را در همراهی موقت با زحمتکشان استان خودشان عیان نمی کند. به راستی هم اگر مافیای فولاد اصفهان، به جای حفر غیر قانونی مثلا تونل گلاب، آب را به طرق قانونی می خریدند و سهم شرکای چهارمحالی را پرداخت می کردند، بی گمان مشکل بالایی ها حل می گشت اگرچه پایینی ها از تشنگی هلاک می شدند. باری، آب و خاک همیشه “ناموس” سرمایه داران بوده است اما هر چیز را در این سیستم می شود خرید و فروش کرد. بدیهی است چنانچه معامله سر نگرفت دوباره می توان توده ها را برای جنگ برسر “ناموس” به صف نمود.
خشکسالی بی سابقه سال جاری سبب شد تا بار دیگر ناتوانی این حکومت در تامین اولیه ترین مطالبات مردم ابتدا در خوزستان و اکنون در استان های مجاور بیش از پیش بر همگان عیان گردد. بحران آب در ایران نه آنچنانکه بازجو- خبرنگاران روزی نامه نویس ادعا می کنند به خاطر “بارش اندک” یا ‘کویری بودن برخی مناطق” بلکه نتیجه مدیریت ابراختلاسگران در تمام عرصه ها از جمله منابع آب است. ظاهرا سیاست گذاری در خصوص تامین، توزیع و مصرف آب کشور و نیز تخصیص حقابه و سهم هر کدام از مناطق به عهده شورای عالی آب است و ریاست این شورا به عهده چه کسی بوده است؟ اسحاق جهانگیری بزرگتربن رشوه بگیر دوران و پیگیرترین حامی ابرختلاسگران.‌ آن شورایی که به ریاست چنین شخصی تشکیل شود چه هدفی را می تواند مد نظر داشته باشد جز غارت منابع طبیعی متعلق به زحمتکشان! جالب تر اینکه همین رئیس شورای رشوه بگیر، اکنون خشکسالی را بهانه کرده و برای کشاورزان اصفهان دایه دلسوزتر از مادر شده است. تردیدی نیست وی اصلی ترین حامی مافیای فولاد است.
بنا به گفته نمایندگان استان چهارمحال که خودشان در دزدی و ارتشاء دست کمی از بقیه ندارند، اسحاق جهانگیری تدارکات لازم برای تحریک شهروندان اصفهانی جهت تجمع مسالمت آمیز را فراهم کرده است. همان تجمعی که حالا قصد دارند به شیوه ای خشن و غیر مسالمت آمیز و با آتش زدن چادرها پراکنده اش کنند. یک مقام چهارمحال و بختیاری رو به وزیر نیرو و خطاب به مافیای فولاد می گوید: “متوجه باشید این روشهای قطع و وصل گاه و بیگاه آب زاینده رود جهت تحریک شهروندان اصفهان و به خیابان کشاندن آنها، برای نظام هزینه سیاسی دارد. خب مردم ما هم اعتراض می کنند. ساکنین استان ما چهل سال است با مشکل کم‌ آبی مواجه هستند و متاسفانه هر جا رفتیم و داد کشیدیم صدایمان به جایی نرسید و علت آن وجود مافیای آب و مافیای فولاد در استان مجاور است که همه جا نفوذ کرده است”.
مقامات چهارمحال البته راست می گویند که پای توده ها را به میدان کشیدن شیوه خطرناکی است و باز راست می گوید که حکومت متبوع آنها چهل سال تمام یعنی به قدمت طول عمر ننگینش، هنری نداشته جز غارت نان و آب زحمتکشان. لیکن دروغ می گویند وقتی ادعا می کنند در این چهل سال همواره مدافع حق و حقوق شهروندان استان خود بوده اند. حقیقت این است آنها همواره درد پول داشته اند و دنبال سهمشان از این غارت بوده اند.
اعتراض علیه انتقال و در واقع غارت آب همانند سایر اعتراضات مردمی چنانکه گفته شد قدمت چهل ساله دارد.‌ بیست سال پیش منابع آب الیگودرز را ظاهرا جهت تامین آب شرب شهر قم به یغما بردند لیکن طبق گزارش ها بخش اعظم آن صرف کشاورزی و امور صنعت و سیاحت گردید. الیگودرز ماند و سرزمین خشک و کودکان تشنه و چشم به راه تانکرها. حالا دیگر بر تمام زحمتشکان و شهروندان مناطق کم آب آشکار شده است که تامین آب شرب اهالی، برای اعضای شورای عالی غارت آب آخرین اولویت است همانا چون کمترین سود را برایشان دارد. آن زمان اعتراضاتی در الیگودرز صورت گرفت که به علت شدت خفقان در نطفه خفه گردید. در سال نود و سه بیست هزار نفر از مردم شهرکرد علیه انتقال بی رویه آب تظاهرات کردند. همچنین در بیست و نهم تیر نود و پنج گروهی از مردم بلداجی نیز با تجمع در نزدیکی تالاب چغاخور مانع از آغاز عملیات لوله‌گذاری پروژه انتقال آب به کارخانه فولاد سفید دشت- اصفهان شدند. حکومت این بار بلادرنگ فرمان حمله به تجمع کنندگان را از زمین و هوا صادر کرد. دهها نفر زخمی و دستگیر شدند و در بیدادگاههای اسلامی به جرم مطالبه حکم شلاق گرفتند. همچنین ناصر صادقی به گفته مردم با گلوله ساچمه ای شلیک شده از هلیکوپتر کشته شد. در کمتر جایی از جهان، توده ها چنین سبعانه و بی دلیل به خاک و خون کشیده شده اند. همان موقع استانداری چهارمحال و بختیاری اعلام کرد که طی این درگیری شمار کثیری مجروح شده اند که بیشتر مصدومین از نیروهای انتظامی بوده‌اند. استاندار “غیرتمند لر” را می بینید! حتی پلیس هم به چاپلوسی “استاندار لر” وقعی ننهاد و با تبختر و از موضع قدرت اعلام نمود: پلیس، نیروهایش آسیب جدی ندیده‌ است.
حل بحران آب در گروی اتحاد کارگران و زحمتکشان شهر و روستای هر چهار استان درگیر در این ماجراست. درست به همین دلیل مقامات هر چهار استان سعی در ایجاد تفرقه و کوبیدن بر طبل هویت محلی و قومی بین زحمتکشان دارند. این همان سیاستی است که عوامل ابرختلاسگر به پشتیبانی همین جهانگیری رشوه خوار سعی کردند در شوش پیاده کنند و بین کارگران “لر و عرب” جوی خون راه بیاندازند لیکن مفتضحانه شکست خوردند.
واقعیت این است کل بورژوازی در قدرت و در اپوزیسیون ادعا می کنند ایران کشوری “کثیر المله” است تا جامعه را کثیرالشقه کنند.‌ قدمت چنین تبلیغات مسمومی، جامعه را همواره مستعد جدالهای خونین میان مردم “کرد و ترک و فارس و عرب” کرده است. مسئله بحران آب و جدل برسر مقدار حقابه اکنون بهانه ای بدست جریانات ارتجاعی قوم گرا داده است و افتادن در دام تبلیغات آنان برای کارگران و کشاورزان محروم مهلک ترین سم است. به دلیل خشکسالی و کم شدن آب، گرگ ها به جان هم افتاده اند. جدال مقامات استانهای مختلف برسر غارت منابع آب واقعی است اما اهدافشان ربطی به اهداف زحمتکشان بومی هر منطقه ندارد. منفعت ما در کوتاه کردن دست همه اینها از زندگی مان متحقق میشود.
محمد مقتدایی‌ نماینده اصفهان علت تعویق سفر رییس جمهور به اصفهان را دخالت معاون اجرایی رییس جمهور می داند که وابستگی زادگاهی چهارمحالی دارد. این درست که صدر تا ذیل حکومت اسلامی جملگی اختلاسگر و رشوه بگیر هستند اما تاکید نماینده اصفهان روی زادگاه معاون اجرایی رئیس جمهور، با هدف تحریک شهروندان اصفهانی علیه کل ساکنین استان چهارمحال و بختیاری است. این سیاستی است که متقابلا مقامات چهارمحال نیز در آن استاد هستند و سعی در شوراندن مردم این خطه علیه اصفهانی ها دارند. خواندن دسته جمعی ترانه حماسی “دایه دایه وقت جنگه” توسط جوانان چهارمحال یحتمل اشک شوق در چشمان همه جاری میکند مشروط بر اینکه هدف، جنگ با غارتگران باشد. هر رزمنده چهارمحالی باید الگویش آن زن آزاده اصفهانی باشد که شجاعانه و در محاصره مافیای آب، علیه سیاست تفرقه حکومت حرف میزند و دعوت به اتحاد زحمتکشان هر چهار استان درگیر می کند. این جواب درست و واقعی است. کارگران و زحمتکشان نه فقط در ایران که در سراسر جهان هیچ خصومتی با هم ندارند، سهل است، متحد یکدیگرند؛ همانا چون منافع واحدی دارند. یگانه جنگ مقدسی که زحمتکشان باید در آن شرکت کنند جنگ طبقاتی است و منفعت طبقه ما در این لحظه اینست که علیه بانیان این اوضاع و غارتگران آب یعنی طبقه سرمایه دار و حکومت اسلامی شان همه جا برخیزیم.
٢٥ نوامبر ٢٠٢١