سه شنبه ١٠ دسامبر، خیزش خروشان توده ها در عراق با تظاهرات چند میلیونی خیز بلندتری برداشت که اردوی هیات حاکمه را به وحشت بیشتر و سراسیمگی خارج از انتظار انداخت. علاوه بر گسترش بیسابقه جمعیت معترضان مستقر در ساحه تحریر و پلها و میدانهای مجاور، امواج بزرگی از بپاخاستگان شهرهای وسط و جنوب عراق با عبور از دیوار نیروهای سرکوبگر، به صف عاشقان آزادی در بغداد پیوستند. سه میدان تحریر، خلانی، وثبه و سه پل احرار، شهدا و سِنِک به تصرف انقلابی آنان در آمد. آن روز حرکت توده های به جان آمده و به میدان آمده در مرکز بغداد امواج انسانی بزرگ و زیبایی آفرید که به مراتب از امواج دجله بزرگتر، بلندتر و زیباتر بودند. پابه پای خروش و چراغان دجله، جشن توده ها در بغداد برپا بود.

رود دجله بغداد را به دو بخش جغرافیائی “کرخ” و “رصافه” تقسیم کرده است. اما امروز این تقسیم دیگر فقط جغرافیائی نیست. پس از دو ماه و نیم خیزش بزرگ نسل جوان شجاع در پیشاپیش محرومان اعماق جامعه، در دو بخش کرانه دجله، دو اردوی انقلابی و ضدانقلابی جامعه عراق مستقر شده اند. کرخ (“منطقه سبز” بغداد) در اشغال کابینه مستعفی، پارلمان رسوا و رئیس جمهور ساکن قصرالسلام صدام است. در مقابل بخش رصافه با مرکزیت انقلابی ساحه تحریر محل استقرار نیروی مردمی است که علیه مصائب نظام سرمایه داری و کارنامه تیره هیات حاکمه قومی مذهبی سراپا فاسد و دزد و جنایتکار عراق به میدان آمده اند. به این ترتیب امروز میتوان گفت که در دو سوی دجله “قدرت دوگانه” برقرار است. در یک سو اردوی هیات حاکمه و نیروهای سرکوبگر آن از جیش و حشد شعبی و … در سوی مقابل، اردوی کارگران و نسل جوان و زنان و محرومان جامعه، هر یک علیه آن دیگری در تلاش تعیین تکلیف این موقعیت دوگانه در راستای مصالح و منافع طبقاتی جداگانه خود است.

در حالی که خیزش توده های معترض عراق با موج بلند تظاهرات سه شنبه وارد لحظه حساس و جدیدی شده است، ارگانهای راس هیات حاکمه: رئیس جمهور برهم صالح، نخست وزیر مستعفی عادل عبدالمهادی و رئیس پارلمان محمد حلبوسی دست اندر کار تاکتیک زدوبند زیر میز برای “توافق” بر کسی برای نشستن بر کرسی نخست وزیر و همزمان در تدارک انتخابات زودهنگام هستند و هدف اصلی و واقعی شان وقت خریدن برای ادامه حاکمیت خود و امید بستن به خسته کردن توده های معترض است. در حالی که آخرین بیانیه فعالان میدان تحریر به همه آن تلاشهای رسوا پاسخ رد قطعی داده و هدف خیزش جاری را ساقط کردن کل هیات حاکمه قومی مذهبی کنونی اعلام کرده است.

با گذشت دو هفته از استعفای عبدالمهدی هنوز کمترین نشانه از توافق حاکمان بر عنصر جایگزین او دیده نمیشود. پنجشنبه ١٢ دسامبر هادی عامری و نوری مالکی، عاملان عریان و مستقیم رژیم اسلامی ایران، عنصری به نام محمد شیاعی السودانی را به عنوان کاندید ائتلاف خود به رئیس جمهور معرفی کرده اند. او ولو گمنام است ولی یکی از عناصر شناخته شده جریانات دنبالچه رژیم اسلامی ایران است و هیات حاکمه با جلو راندن او راه به جایی نخواهد برد.

دوشنبه شب یکی دیگر از همین عناصر شناخته شده، قیس الخزعلی سرکرده باند عصائب حشد شعبی، با هدف ترساندن معترضان صراحتا برپایی تظاهرات سه شنبه را به قتل عام تهدید کرد. اما نه تهدید وحشیانه او به جایی رسید و نه ترور داعشیانه و ربودن فعالان که روزمره در جریان است توان ترساندن زنان و مردان و جوانان بپاخاسته عاشق آزادی و تشنه رهایی را دارد. دندان توحش نشان دادن آنها نه تنها باعث عقب راندن توده ها نشده بلکه روز به روز به گسترش بیسابقه اعتراضات توده ای دامن زده است.

رویاروئی طبقاتی انقلابی در عراق بیگمان پا به روزهای حساس تازه ای گذاشته که نه تنها در راستای تعیین تکلیف با هیات حاکمه قومی مذهبی سراپا فاسد آن جامعه بحرانزده گام برمیدارد بلکه همزمان دارد به یک و نیم دهه سلطه جنایتکارانه رژیم اسلامی ایران بر عراق پایان میدهد. اکنون بیش از هر زمان آشکار است که سرنوشت جنبشهای اعتراصی توده ای در عراق و ایران به شدت درهم تنیده است. تحولات این رویاروئی را باید با حساسیت پی گرفت و بیگمان پی خواهیم گرفت.

١٢ دسامبر ٢٠١٩
***