ملکه عزتی- تقابل جنبش آزادی زن با جمهوری اسلامی!
از همان ابتدای روی کار آمدن جمهوری اسلامی یک رکن مهم عقبگرد اجتماعی و برپایی حکومتی بر مبنای احکام ارتجاعی و اسلامی، سرکوب زنان و حمله به آزادیهای فردی آنان در جامعه بوده. اساسا موجودیت این رژیم منحوس در آپارتاید جنسی حاکم بر نیمی از شهروندان جامعه یعنی زنان معنا پیدا میکند. رودرویی زنان با جمهوری اسلامی از نسل انقلاب ۵۷ تا نسل جوان امروز، بواسطه نپذیرفتن حجاب اسلامی و آزادی انتخاب و برخورداری از یک زندگی بدون تحقیر و خشونت امری شناخته شده و معرفه است. در این چهار دهه هیچ زمانی و در هیچ مقطعی زنان در آرامش و آسایش زندگی نکرده اند. در تمام این سالها با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم کردنده اند که کمترین آن قوانین عمیقا ضد زن در حیطه خانواده بوده. زنان در همه این سالها با عدم امنیت جانی، تجاوز و خشونت، کودک همسری و قانونی کردن این پدیده غیر انسانی، قتل های ناموسی تا بازداشت و شکنجه و زندان …. روبرو بودند. هیچ زمانی زندگی زنان فارغ از تنش و مقابله روزمره با فرهنگ و سنتهای مردسالارانه و قوانین شنیع دینی نبوده.هویت جمهوری اسلامی با سرکوب زنان گره خورده و مربوط به برهه خاصی از طول حیات ننگین این حکومت نیست. در مقاطعی نحوه مقابله و تاکتیک های حکومت علیه زنان بنا بر شرایط و اوضاع سیاسی تغییراتی کرده اما جمهوری اسلامی هرگز در مقابل زنان و مبارزه آنان برای حقوق ابتدایی و اولیه خود ساکت نبوده.
امروز و بعد از خیزش انقلابی ۱۴۰۱ و حضور میلیتانت زنان، این رودررویی آشکارتر شده. بعد از فروکش کردن اعتراضات خیابانی زنان اما به موقعیت قبل از آن خیزش برنگشتند، حضور زنان بی حجاب و آمد و رفت بی محابا و آزادانه آنان در سطح شهرها شمشیر داموکلسی بود که جمهوری اسلامی سنگینی و قدرت آن و بی اعتباری خود را به روشنی میدید. ادامه حضور زنان بدون حجاب اسلامی و با پوشش انتخابی در خیابانها ترس بی اعتبار شدن و به سخره گرفتن اصول و مبانی وجودی حکومت را به جان خامنه ای و بقیه سران حکومت انداخت. سران حکومت که بعداز قتل دولتی مهسا نیروی وحشی گشت ارشاد را از خیابانها جمع کرده بود اینبار دست به انبان قانون بردند و طرح عفاف و حجاب را علم کردند تا این بار با سلاح “قانون” به جنگ زنان بروند اما علیرغم هیاهوی زیاد، زنان وقعی به مصوبه مجلس نگذاشتند و روند رو به رشد حضور زنان در رقص و شادی علنی در خیابانها ادامه یافت.
تا اینکه خامنه ای خطر را بیخ گوش خود دید و دستور سرکوب را با مهملاتی چون “حجاب قانون است، تبعیت از قانون واجب شرعی است…” صادر کرد. پیامد این یاوه گویی جابجایی گشت ارشاد با “طرح نور” بود. طرحی که تعبیر هر فاجعه ای هست جز نور! طرحی که یک مشت لات و لمپن ضد زن با ضرب و جرح و ایجاد وحشت برای زنان آنان را با زور سوار بر ماشینهای ون میکنند و با بدترین و فجیع ترین شکل ممکن با آنها بدلیل نداشتن حجاب برخورد میکنند. طرح نور، سپاه مهر و قانون عفاف و حجاب یا هر طرح و ترفند دیگری که به قصد سرکوب و آزار زنان اجرا میشود در اساس تلاش حکومت برای مقابله با مردمی است که با این حکومت سر صلح و آشتی ندارند. فشار بر زنان، اعمال آپارتاید جنسی و خشونت علیه زنان در همه عرصه ها امر تازه و ناشناخته ای نیست، به قدمت عمر جمهوری اسلامی زنان با سرکوب مواجه بودند. آنچه که امروز تازگی دارد این است که حکومت قافیه را در این عرصه مشخص باخته، حتی در میان خودی های نظام هم نشانی از همبستگی و اتحاد نظر در این رابطه مثل سابق دیده نمیشود. در جامعه و در میان اکثریت مردم هم نفرت و خشم روزمره از حکومت و سرکوب زنان در این شکل وحشیانه هر روز در حال افزایش است. اوضاع آشفته سیاسی در کنار فشار بیسابقه اقتصادی حتی بر اقشار متوسط به بالا جامعه را در آستانه انفجار قرار داده. رژیم و اوباشان حکومتی این را بخوبی میدانند و بهمین دلیل برای حفظ بقای خود سرکوب زنان را بعنوان حلقه اصلی کنترل اوضاع در دستور گذاشته اند. خیال خام اینکه زنان میدان را خالی میکنند و با حربه سرکوب از حق و خواستهای خود عقب مینشینند با واقعیت فاصله زیادی دارد. آنچه که این روزها میبینیم افزایش خشم و نفرت مردمی است که شاهد این برخوردهای وحشیانه هستند. ریزش ترس مردم از رودررویی با نیروهای سرکوبگر هر روز ابعاد بیشتری پیدا میکند. هیچ نشانه ای از چشم انداز تسلیم زنان در مقابل حکومت دیده نمیشود.
اما در این جنگ و سرکوب چه کسی پیروز میدان خواهد بود بستگی به همراهی و همسویی همه انسانهایی دارد که از زندگی زیر یوغ ستم و بیحقوقی و تبعیض به ستوه آمدند و دیگر تن به قبول این وضعیت نمیدهند.
جمهوری اسلامی همزمان با حمله به زنان در داخل دست به موشک پرانی علیه دولت اشغالگر اسراییل زد. با این اقدام قصد داشت توجه جامعه از سرکوب داخلی را منحرف کرده و مفری برای سرکوب بیشتر بدون جلب توجه مردم به این جریان پیدا کند. موشک پرانی ها عملا بی نتیجه بود و مردم هم کوچکترین اهمیتی به آن ندادند.
این تحرکات نظامی و موشک پراکنی ها مطلقا ربطی به مردم زحمتکش، به کارگران و زنان ندارد. حمله به زنان وسرکوب آزادی اما جنگ مردم است. جنگ همه کسانی است که هیچ منفعت مشترکی با این رژیم سرکوبگر ندارند. در حمله و جنگ علیه زنان ما همگی دخیل و درگیر هستیم. حمله به زنان و اذیت و آزار آنان در خیابان نباید و نمیتواند بی جواب بماند. در این جنگ جامعه ای درگیر است که در طی بیش ازچهاردهه علیرغم سرکوب و فشار امنیتی بارها برخاسته و نه قاطع خود به جمهوری اسلامی را فریاد زده.
با تکیه بر تجربه بزرگ خیزش شهریور، این بار هم عوامل لات و لمپن خامنه ای بسیار وسیع تر جواب قاطعی از مردم آزادیخواه و انقلابی خواهند گرفت.
۲۵ اوریل ۲۰۲۴