حزب دمکرات از لبیک به خمینی تا تسلیت مرگ بنی‌صدر
همایون گدازگر
تسلیت‌نامه و در واقع تجلیل‌نامه دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان از بنی‌صدر تکرار مکرر ۴۰ سال سابقه‌ی سازشکاری این حزب با جمهوری اسلامی است. اگر سخن از سرکوبگری و به خون کشیدن مبارزات مردم کردستان در دفاع از دستاوردهای انقلاب ۵۷ است، کمتر کسی بمثابه بنی‌صدر به عنوان رئیس جمهور مورد اعتماد خمینی سند ومدرک در این لشکرکشی جنایتکارانه به جا گذاشته است. تحولات بعدی وسرنوشت وی در ارتباط با جمهوری اسلامی ذره‌ای از بار این کارنامه سیاه کم نمی‌کند.
بنی‌صدر بعنوان یک روشنفکر مذهبی سال‌ها قبل از انقلاب ۵۷ در پاگرفتن جریان مرتجع اسلامی و نوشتن رساله در مدح خمینی و امامت او و سرکارآمدن رژیم هار اسلامی نقش برجسته‌ای داشت. بعد از سرکارآمدن جمهوری اسلامی در تحمیل فضای رعب و وحشت در محیط‌های آموزشی و دانشگاه‌ها نقش اصلی داشت. اما فرمان حمله او به کردستان و طنین جمله معرف او خطاب به نیروهای نظامی (بند پوتین‌هایتان را باز نکنید تا کردستان را از وجود یاغیان پاک می‌کنید) به عنوان لکه‌ی سیاهی در کارنامه جنایتکارانه او باقی خواهد ماند. نتیجه این فرمان جنایتکارانه بمباران وتوپ باران مردم شهر و روستاهای کردستان و قربانی‌شدن هزاران نفر از مردم بی‌گناه و زحمتکش بود، که با آرزوی آزادی ویک زندگی بهتر در سرنگونی رژیم شاهنشاهی شرکت کرده بودند، و در بهار آزادی بعد از سقوط رژیم قبلی مقدرات جامعه خود را به دست گرفته و نمونه‌ای از ثمره‌ی انقلاب را در آزادی وآزادگی زیستن به نمایش گذاشته بودند،‌ که دامنه شهرت آن در خارج از کردستان خیل مسافران زیادی را به سوی کردستان روان کرد.
از حق نباید گذشت حزب دمکرات در آن زمان هم همین سیاست را در انبان داشت که امروز دارد. آن زمان که مردم کردستان با رهبری جریانات چپ و آزادی‌خواه در برابر هجوم بنی‌صدر در سنگر دفاع از دستاوردهایشان جانفشانی می‌کردند، حزب دمکرات با ماجراجو نامیدن این مقاومت توده‌ای که خود او در آن نقشی نداشت، در مقابل فرمان لشکرکشی فرمانده کل‌قوا با عجز ولابه و تکرار مکرر این‌که ”مردم کردستان جنگ‌طلب نیستند“ و ”مسئله کردستان راه حل نظامی ندارد“، به جای مقاومت در برابر حمله جنایتکارانه بنی‌صدر، در واقع جمهوری اسلامی را با این شیوه سازشکارانه در حمله نظامی به کردستان جری‌تر می‌کرد.
تنها وقتی برنامه سازش و دریوزگی‌شان بی‌جواب ماند و خمینی به نمایندگانشان اجازه شرفیاب شدن نداد، به خصوص وقتی رژیم هار اسلامی تفنگ را بیخ گوششان گذاشت، آن وقت ناچار شدند به ”راه حل نظامی“ پناه ببرند و با رژیم اسلامی وارد جنگ بشوند. اما همین ”راه حل نظامی“ در تمام طول ۴۳ سال گذشته ابزاری ‌تاکتیکی بوده است در خدمت استراتژی سازش و ساخت و پاخت حزب دمکرات با جمهوری اسلامی و در این رهگذر سر چندین دبیرکل و مسئول خود را به باد داده و همچنین مقرات و پایگاهایشان به سبب این سیاست‌های توهم‌آفرین همیشه مورد حملات تخریبی و تروریستی جمهوری اسلامی قرارگرفته است.‌
حزب دمکرات سال‌های بعد از انقلاب که بنی‌صدر مورد غضب خمینی قرار گرفت، بدون توجه به آن تاریخ خونبار و با دهن‌کجی به مبارزات مردم کردستان ”فرمانده کل قوا“ را روی شانه بلند کرد و زعامت او را در شورای ملی مقاومت به جان خرید. این در حالی بود که بنی‌صدر آن زمان و حتی تا هنگام مرگ همواره از نظرات خود در باب انقلاب و حکومت اسلامی دفاع و آن را ترویج می کرد.‌ روزنامه او تحت نام ”انقلاب اسلامی“ تنها نمونه کوچکی در این راستا بود.
درنتیجه پیام دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان به مناسبت مرگ بنی‌صدر رعد وبرق در آسمان بی‌ابر نیست. تکیه بر سیاست مماشات جویانه ۴۳ ساله حزب دمکرات و استراتژی کل جریانات ناسیونالیست کرد در کردستان دارد. نباید فراموش کرد که جلو افتادن خالد عزیزی و حزب متبوع وی در این تسلیت‌نامه‌ی خالصانه، تنها مختص به جریان او نیست. عزیزی در واقع سخنگوی صریح‌تر اعلام سیاست تمام احزاب ناسیونالیستی در کردستان ایران است. حزب دمکرات کردستان ایران و شعب سازمان زحمتکشان، علی‌رغم هر شعار ”رادیکال“ و ”سرنگونی طلبانه“ کماکان انتظار مذاکره و ساخت‌وپاخت باجمهوری اسلامی جزو برنامه و ‌سیاستهای اصلی‌شان است. لبیک گفتن به خمینی و پیام تسلیت به مناسبت مرگ بنی‌صدر را سیاست ۴۳ ساله این احزاب به یکدیگر گره می‌زند.
شاید در همین رابطه خارج از موضوع نباشد که به موضعگیری‌های این احزاب در وقایع اخیر و تهدیدات نظامی جمهوری اسلامی علیه اپوزیسیون در خاک عراق اشاره‌ای بکنیم. درحالی‌که مردم منطقه و همه احزاب وجریانات چپ برمقابله وعقب نشاندن جمهوری اسلامی تاکید می‌کنند، خود این احزاب که قربانیان اولیه چنین تهدیداتی هستند، به جای ایستادگی و مقابله در برابر آن، دوباره به دنبال میانجی‌گر و واسطه در حکومت عراق و اقلیم کردستان برای ساخت و پاخت و مذاکره با جمهوری اسلامی هستند و همچنان با عنوان کردن اینکه ”مسئله‌ی کرد راه حل نظامی ندارد“ از جمهوری اسلامی می‌خواهند به جای حمله نظامی به راه حل غیرنظامی یعنی ”میزمذاکره“ برگردد.
این سیاست‌های سازشکارانه گرچه از نظر بخش زیادی از مردم کردستان شناخته شده است، با این‌حال در شرایط سیاسی کنونی و مقابله جامعه با جمهوری اسلامی می‌تواند پیامدهای منفی و توهم‌برانگیزی به دنبال داشته باشد. به همین دلیل لازم است از جانب قطب چپ وآزادی‌خواه جامعه کردستان همواره افشا و در جهت منزوی کردن آن کوشید.
همایون گدازگر
۱۹ مهر ۱۴۰۰