راههای مبارزه با پديده زن کشی (در حاشيه اخبار زن کشی درکردستان عراق)

نهادهای اجتماعی و فعالين حقوق زن در کردستان عراق خبر از دست کم کشته شدن ٣٠ زن و دختر جوان بدست بستگان خود در طی دو ماه اخير میدهند. دقت کنيد که آمارها در کردستان دقيق نيستند و بسياری از قتلها به بهانه‌های گوناگون پرده پوشی و يا هرگز گزارش داده نمیشوند. پديده زن کشی و خودسوزی زنان در کردستان عراق در سالهای اخير رو به ازدياد بوده است . بسياری از خودسوزیها و قتلها , سازمان يافته و از جانب بستگان زن و يا در اثر خشونت شديد عليه زن صورت میگيرند. اخيرا هم قتل مادر جوانی در شهر ارپيل به دست همسرش خشم معترضين را چند برابر کرده است. طومار اعتراض به زن کشی از جانب نهادهای مدافع حقوق زنان دولت اقنيم کردستان را مورد خطاب قرار داده است و خواهان رسيدگی شده اند . تا جايی که چند تن از مسئولين حکومتی .هم در تویيتهای خود اين عمل را شنيع دانسته و وعده دادند که بايد قاتلين مجازات قانونی شوند.

در اين شکی نيست که بايد دولت و دادگاه، مسئول مجازات همسران و پدران قاتل باشند ,اما پيشگيری و پايان دادن به چنين پديده غير انسانی کار بيشتری میطلبد. زن کشی تنها نوک کوه يخ است که ما میبينيم. زير اين کوه يخ, اقيانوسی از بی حقوقی قانونی, اجتماعی و اقتصادی عليه زنان نهفته است که همواره دولتها و از جمله دولت حاکم آنرا به فراموشی سپرده و در بيشتر مواقع به فراموشی سپرده شده اند. جامعه ای که در مدارس آن کودک پسر را برتر و دختر را ضعيفه تربيت میکند , بجای شکوفايی و تقويت استعدادهای فردی بازيها و اميال کودکان را به “دخترانه” و “پسرانه” ديکته میکنند, رسانههای عمومی و دولتی که هر روز تبعيض و جداسازی جنيستی را آراستهی افکار عموم و کف جامعه میکنند, جامعهای که حقوق زن را پايمال میکند و فشار ساعتهای کار بيشتر و نامناسب و حتی بر س ِوء استفاده جنسی چشم می پوشد, نهاد خانواده اسلامی مرد را رئيس و زن را برده‌ی بی‌حقوق تعريف ميکند, در آموزش نماز جمعه ها کتک زدن!”(آيه‌ی ٣٤ سوره‌ی نساء) زنان بدست شوهرانشان را واجب و زن را کشتزار و اموال جنسی مرد ميداند (آيه ٢٢٣ سورهی بقره) انتظار بيهوده‌ای است که با زندانی کردن انگشت شمار قاتلين بهبودی در زندگی زنان ايجاد شود.

مدل جوامع سرمايه‌داری عصر ما و بويژه جوامع اسلام زده در خاورميانه و شمال افريقا کما بيش همين است. اما .محيط های اجتماعی ويژه گيهای خود را هم دارند که به جنون و زن کشی در آن جامعه دامن میزنند بحث در مورد فراز و نشيب کردستان عراق در جنگها و وضعيت اقتصادی و سياسی آن از عهده اين مطلب خارج است , اما تغييرات چند دهه‌ی اخير آن قابل مشاهده‌ی همگان است. روزهای پيروزی آزادسازی کردستان از دست رژيم صدام حسين طولی نکشيد که به تنش‌های جنگی دو حزب ناسيوناليستی طالبانی-بارزانی بر سر تقسيم کردستان منجر شد. با تاثير از جمهوری اسلامی در همسايگی و جنگ بر سر چپاول جيب مردم و سرويس “نوکر- اربابی . تحميل شده از طرف امريکا و ُشرکايش مدل حکومت خودگردانی کُردی آغاز بکار کرد.

بلافاصله اين دو حزب در حريم خود شروع به ممنوع کردن آزادی های سياسی بدست آمده کردند. مساجد به کمک اين احزاب آمد و به طور گسترده تحت تاثير رژيم جمهوری اسلامی در همسايگی تقويت شد. در همان ده سياه اول، موج وسيعی از زن کشی براه افتاد تا جايی که آمار پنج هزار مورد زن کشی و هزاران خودسوزی گزارش شد. حتی خانه های امن هم ديگر امن نماندند چرا که مردان مسلح دو حزب به دنبال زنانی بودند که از دست اذيت و آزار .همين شوهران به اين خانه‌ها پناه برده بودند.

مراسمهای مذهبی و کُرنش در مقابل آيين مطلق اسلام به پروتکل‌های قانونی و شرعی حکومت اضافه شد. مراسم محجبه کردن کودکان زير سن قانونی و خردسال برای چندين سال مکرر با بودجه کلان برگزار شد. اخيرا هم دو جوان هنرپرور در شهر سليمانيه-اشاره به دو جوانی که در ملا عام رقص زيبايی را اجرا کرده‌اند- مورد آماج حملات تند وتيز از جانب جريانات اسلامی قرار گرفتهاند و با اين بهانه راه را برای انتقام گيری مذهبيون و مردم عقب ماندهی شهر عليه آزاديهای فردی هموار کرده‌اند .

همه‌ی اين اتفاقات پيشينه‌ای طولانی دارند. لازم به يادآوريست که اخيرا دولت ترکيه با اين توجيه که حقوق شهروندی را بر طبق قوانين کشوری خود انتخاب میکند از ليست کشورهای متعهد به کنوانسيون حقوق بشر و خشونت عليه زنان کناره گيری کرده است، نوع ديگری از اسلام سياسی در ترکيه در حال شکل گيريست که دوره سياهی برای زنان به دنبال خواهد داشت.

در بطن يک بحران عميق “اقتصادی-جهانی”, پاندمی کرونا هم در دو سال گذشته اوضاع جهان را بکلی دگرگون کرده است و سيستمهای حاکم در جهان نه تنها جوابگوی نيازهای مردم نيستند بلکه هر آنچه را هم که کسب کرده بودند از آنها پس می‌گيرند.

کردستان هم از اين قاعده مستثنی نيست, اين شرايط سخت بويژه ميدان را برای خشونت خانگی, فرودستی زنان و بالا رفتن قتل و خودسوزی در ميان زنان و جوانان تشديد کرده است. از طرفی هم موجی از روشنگری سياسی و اجتماعی و مدرنيزه شدن بخشی از جامعه در چند دهه‌ی اخير را شاهد هستيم که اميدی برای يک آينده انسانیترو دستيابی به آزاديهای اجتماعی را نويد میدهد. اين خواستههای سکولاريستی در جامعه البته که به مزاج مساجد و دو حزب حاکم در قدرت خوش نمی آيد و مقاومت در مقابل رشد آن در دستور کار آنهاست. مردم آزادی ميخواهند و اسلام گرايان بردگی را ترجيح میدهند. زنان برابری و عدالت را میطلبند و مساجد چند همسری و صيغه و کودک همسری را ترويج میدهند، جوانان تشنه آزادی و جامعه سکولار هستند اما دستگاه حکومتی سيستم کهنه را ترجيح میدهد. کارگران نان، شغل و امرار معاش میخواهند و صاحبان سرمايه در فکر راههای امنتر برای انتقال پول‌هايشان .به بانکهای خارجی‌اند.

رهايی از خشونت عليه زنان مبارزه با زن کشی و کسب آزاديهای اجتماعی نياز به برنامه عمل و سازماندهی دارد. اعتراضات گسترده و بابرنامه و ادامه‌ی کار از ملزومات اوليه برای بحرکت در آوردن جنبشها و مبارزات اجتماعی است. اگر اين جنبشها در نيمه راه با ترقندهای حاکمان و نيروهای حاکم گمراه شوند و اگر شرف و غيرت مردانه وعقايد ارتجاعی معيار برای تعريف هويت انسانی انسانها گردد ، اگر وعده های انتخاباتی جای تلاش برای گرفتن دستمزدهای معوقه کارگر، کارمند، معلم و رفتگر را بگيرند ، آنگاه جبهه مقاومت نيروهای معترض ضعيف و تارومار می‌شوند.

روی سخنم با فعالين زن, مسئولين اتحاديه‌ها و تشکلهای اجتماعی و کسانيست که در جامعه مورد توجه عموم هستند خوشنامند و کاريزمای عمل مثبت دارند و حرفشان را عموم مردم قبول دارند. برنامه عمل رهايی زن و قطعنامه های سکولار و جامع خواسته‌ای زنان را سند و تبليغ کنيد. فراگير و سازمان يافته در ميان اقشار مردم بويژه زنان نيرو و همفکر جمع آوری کنيد. در کنار طومارنويسی‌ها ، تظاهرات‌ها و حرکت‌های جمعی را سازمان دهيد؛ و جنبشهای متحدين خود را با شرکت وسيع زنان قوی کنيد. صدای فرياد شما معترضان سالن پارلمان و مجلس را به لرزه در می‌آورد!

نيروهای متحد ازجمله کارگران، جوانان و اقشار معترض که برای نان، امنيت و ازادی میجنگند وهمچنين از ميان زنان خانه دار جمع آوری کنيد. نقش مشارکت – چه عضو ساده و چه رهبری- زنان در تمام اين حرکات بايد با فعاليت مستمر و دخالت مستقيم تضمين گردد. حق زن و سخنگو و رهبر شدن گرفتنی است نه اهدايی. شرکت در بعد رهبری جنبش، دخالت در نصميمات مبارزاتی همراه ديگر جنبشهای آزاديخواهانه و سخنگوی حق زن شدن ضامن اين موقعيت است.

هلاله طاهری