در روزهای گذشته هیاهویی بر سر رقص دو جوان در شهر سلیمانیه در فضای عمومی جامعه و به تبع آن، میدیای اجتماعی به راه انداخته شد. طیفی به حمایت از رقص و شادی این دو جوان پرداخته‌اند و در این بحران گریبانگیر سلامت در دنیا و وضعیت نامناسب اقتصادی جامعه، چنین حرکتی را ستوده‌اند. اما در سوی دیگر، مرتجعین اسلامی قرار دارند که با نکوهش این رقص، به دنبال تقبیح، نکوهش و مجازات عاملین آن هستند. موضوع این نوشته، نگاهی است به طیف دومی که موزیک و رقص و شادی به هر نحو و شکلی، یخ دینداریشان را آب می‌کند و فریاد “وا مصیبتا” سر می‌دهند.

کردستان و اسلامی‌ها

قدرت حرف اول را در سیاست می‌زند و هر حزب و جریانی که به دنبال کسب قدرت نباشد، قافیه را باخته‌ است. کردستان عراق هم از این مسئله مستثنی نیست. پس از سال ۱۹۹۱ و عروج احزاب ناسیونالیست و اسلامی در کردستان عراق و به دست‌گیری قدرت، فضای اجتماعی دستخوش دگرگونی‌های زیادی شد. مهمترین فاکتور درگیر در این مناسبات، اوجگیری قدرت احزاب اسلامی بود. کوههای اورامانات مکانی برای پنهان شدن و به دلیل صعب‌العبور بودن آن، جایی برای اجرای قوانین اسلامی‌شان شد. این اسلامی‌های لیبرال شده امروز، زمانی جوانان را به جرم دوست داشتن، صحبت کردن با جنس مخالف و نوشیدن پیکی شراب، به زنجیر بستند، شلاق زدند و کشتند. هنوز پرونده این جنایتها نه در دادگاهی مطرح شده و نه به نتیجه‌ای رسیده است. پس از سال ۱۹۹۱ و همنشینی احزاب ناسیونالیست و اسلامی‌ها و شریک شدن در قدرت همه با همی، به مدت یک دهه رژیم جمهوری اسلامی منبع تامین مالی و تسلیحاتی و حتی ایدئولوژیکشان بود. پس از سال ۲۰۰۳ و سرنگونی حکومت بعث در عراق، منابع بیشتر مالی از غرب و همچنین کشورهای منطقه از جمله عربستان به کردستان عراق سرازیر شد. تاسیس و تقویت نیروهایی همچون جندالاسلام، اخوان‌المسلمین، سلفی‌ها و حضور رسمی در قدرت زیر نام احزابی همچون “یه‌کگرتوی ئیسلامی” و “کۆمه‌ل ئیسلامی” در طول سه دهه‌ی گذشته، قابل رصد است.

رشد هزاران درصدی مسجدها و مکانهای مذهبی، آموزش‌های دینی، میدیاهای اسلامی و رسانه‌هایی که به صورت شبانه‌روزی مسائل دینی را ترویج می‌دهند، در کنار تصویب قوانین اسلامی در پارلمان کردستان و به رسمیت شناختن جامعه‌ی کردستان به عنوان جامعه‌ای اسلامی توسط قانون اساسی کردستان عراق و دولت عراق، نشان می‌دهد که چگونه جامعه کردستان عراق در کمتر از سه دهه، سه قرن به عقب رفته است. این قوانین و وضعیت رشد اسلام در جامعه قطعا نمی‌تواند در جامعه‌ای سکولار اتفاق بیافتد. اسلامی‌های کردستان دولت، پارلمان، قانون و نظر مثبت احزاب حاکم را در پشت سر خود می‌بینند که این چنین در جامعه جولان می‌دهند.

مسئله آزادی

اما از نگاه کلی به جامعه کردستان که بگذریم، مساله‌ای که در رسانه‌ها و سخنگویان اسلامی‌ها بیشتر مطرح می‌شود، حول آزادی بیان می‌چرخد. این “مدعیان” ادعا می‌کنند که این دو جوان با این رقص خود و با استفاده از “آزادی” موجود در جامعه، به حرمت جامعه تجاوز کرده‌اند و حریم جامعه، خط قرمزهای آن و احساست مردم “مسلمان” را زیر پا گذاشته‌اند. روزگار غریبی است. شما می‌گویید اگر این رقص در مکانی خصوصی بود، اشکالی نداشت. چه حافظه‌ی ضعیفی دارید. همین هفته گذشته ، چندین جوان که همجنس‌گرا بودند را در مقابل دوربین همین رسانه‌ی مدعی “رووداو” به صف کردید و به عنوان مجرم به جامعه معرفی کردید. این که در خفا بود. این نه برایش رقصیدن و نه برایش جار زدند. زندگی خصوصی خود را داشتند. شما به آن تجاوز کردید. این عین نغض آزادی نیست؟روزانه دهها نفر به جرم دفاع از معیشت خود به خیابان می‌آیند و تظاهرات می‌کنند، مطلبی در روزنامه‌ای منتشر می‌کنند و یا در رسانه‌ای چیزی می‌گویند. سرنوشتشان چه شد؟ نگویید که نمی‌دانید. نگویید که به یاد ندارید. اما بگویید که در مقابل این مسائل لال هستیم. کور و کر می‌شویم. دهها کاوه گرمیانی را سر‌به‌نیست کردید. هنوز روز جوابگویی در مقابل این جانیتهایتان فرا نرسیده است. اما می‌رسد روزی که باید پاسخگو باشید. آزادی بی قید و شرط باید در جامعه وجود داشته باشد. آزادی برای همه، نه برای شما و امثال شما. شما که از حق آزادیشان استفاده کردید و هزاران مسجد ساختید و هزاران کتاب و نشریه اسلامی را وارد خانه‌ها کردید. شما با همان آزادی، رژیم اسلامی را به حلبجه بردید، برایشان سوت و هورا کشیدید و دختران جامعه را لچک پوش کردید. اگر من به جرم رقصیدن، روحیه شما را جریحه‌دار کردم و باید محاکمه شوم، شما با این کارتان، با لچک پوش کردن دختران و زنان و با دعوت از رژیم اسلام که خالق فاجعه گردان شوان در حلبجه بود، روح هزاران و میلیونها انسان را جریحه‌دار کردید. شما باید محاکمه شوید.

مجازات عاملان

“حاجی کاروان”، از سخنگویان اسلامی‌ها در کردستان عراق در گفتگویی با رسانه‌ها اعلام کرد که باید عاملان این کار در مقابل قانون پاسخگو باشند. باید نماینده مدعی‌العموم از آنها شکایت کند. اگر بنا قانون شما باشد، از همین الان رای معلوم است. دستگیری شکنجه و اعدام. حاجی ما می‌داند که قانون اساسی کردستان عراق کم از خود قرآن نیست. همین قانون و کتاب، برای کسی که در رمضان حجاب نکند، برقصد، شادی کند، آن هم دختر باشد و با پسری که “شرعا” ارتباطی به هم ندارند، چه پیشنهاد می‌کند؟ تذکر، دست نوازش یا شمشیر مرگ.

این دو جوان کاری کردند که هر انسان سرشار از احساس انجام می‌دهد. شنیدن موزیکی زیبا به رقصی زیبا نیاز دارد. شما و امثال شما بروید و در پستوی خانه‌تان پنهان شوید و برای خدایتان عبادت کنید. شما را چه به صحبت در مورد رقص و شادی و موزیک. این دو جوان هیچ عملی انجام نداده‌اند تا در مورد جرم بودن یا نبودن آن صحبت شود. شما هنوز پیش قاضی نرفته، حکم بر مجرم بودن آن می‌دهید و تضاد مجازات می‌کنید. زنده باید این دفاع شما از آزادی.

رسانه ها و برخود به این مسائل

اما “میدیاهای” محلی کردستان عراق را می‌توان هر چیزی نامید، جز رسانه. رووداو در برخورد با این مساله، آنقدر به دفاع از طیف دوم پرداخت، که برای پنهان کردن شوری این موضوع، به دعوت از دو هنرمند رقاص مجبور شد و گفتگویی را با آنها ترتیب داد. رسانه کارش خبررسانی است، نه اینکه خبر را ارزیابی کند. تاریخ فعالیت رووداو نشان می‌دهد که همیشه سرش را به سمت نیروهای اسلامی و بویژه ترکیه و نیروهای مورد حمایتش در کردستان عراق کج می‌کند. این کج کردن، از کج فهمی نیست. می‌خواهند اسلام معتدل اردوغان را با رسانه‌ی کردی و به زبان کردی برای مردم نشان دهند. تلاش علی‌باپیر برای حذف کلمه اسلام از حزبش در یک ماه گذشته، نشان می‌دهد که این احزاب دیگر نمی‌توانند نان دینشان را به صورت سنتی بخورند. رووداو شکلی مدرن از اسلام را نمایندگی می‌کند که نهایتا تیرش به سنگ می‌خورد.

۲۵ آپریل ۲۰۲۱

سیوان کریمی