تحولات کشورهای عراق و لبنان در یک ماه گذشته، نه تنها خود این کشورها بلکه کل خاورمیانه را با شرایط جدیدی روبرو کرده است. نگاهها همه به رویدادهای مهم و چشمگیر این دو کشور خیره شده است. همه این رویدادها راهم با نگرانی از آینده این تحولات و هم خوشحالی ازخیزش و قیامی توده ای که نه تنها حکومتهای مستبد و فاسد سرمایه داری را به چالش طلبیده اند در عین حال اسلام سیاسی و حکومتهای اسلامی را زیر ضرب گرفته اند دنبال می کنند. تنها درعراق تاکنون بیشتر از ۳۰۰ نفر از جوانان دراین رویارویی جان خود را از دست داده و هزاران نفر زخمی شده اند.

مردم عراق، کارگر و زحمتکش، زنا ن و جوانان عاصی از فقر و فلاکت و بیکاری و به تنگ آمده از سالها حاکمیت قومی، مذهبی خیابانها را به تسخیر خود درآورده و دیگر نمیخواهند به این شرایط مشقتبار تن بدهند. مردم دیگر از وعده های پوچ و بی سرانجام سران فاسد حکومت عراق قطع امید کرده و عزم جزم کرده اند که به کمتر از سرنگونی این رژیم رضایت ندهند. همبستگی عظیم مردم در ارائه خدمات، اعتصاب و پیوستن کارگران، محصلین و دانشجویان در روزهای گذشته به این اعتراضات امید به پیشروی و پیروزی را ده چندان کرده است. عراق در موقعیت فوق العاده ای قراردارد. شکل دادن به آینده عراق اکنون در گرو هوشیاری و انسجام قیام کنندگان برای مقابله با نیرنگ و فریب و سرکوب حکومتگران، کوتاه نیامدن از خواست سرنگونی و ارائه پلاتفرم پیروزی مردم بر حاکمیت کنونی است. اکنون نوعی قدرت دوگانه در عراق حاکم است. میشود و ممکن است که سر انجام این کشمکش به نفع مردم و اعمال اراده آنان بر سرنوشت خود پایان بپذیرد.

تحولات عراق و موقعیت جمهوری اسلامی
یکی از شاخصهای مهم اعتراضات مردم عراق تعرض به حضور و دخالت جمهوری اسلامی در سرنوشت مردم این کشور است. حمله به مراکز جمهوری اسلامی، پائین کشیدن و زیرپا گذاشتن تصاویر رهبران مرتجع جمهوری اسلامی در نجف و کربلا و سایر مناطق، شعار اخراج جمهوری اسلامی از این کشور، خواب راحت را از سران جمهوری اسلامی سلب کرده است. بعد از مدتها سکوت آگاهانه، بالاخره خامنه ای نگرانی خود را از تحولات عراق بروز داد و به روی مبارکش نیاورد که در کشوری که فکر می کردند قرب و حرمتی دارند چگونه عکس و حرمت سران کاذب رژیمشان را زیرپا لگد مال کردند. او به سیاق همیشگی اعتراضات مردم عراق را تحریک امریکا وشیوخ منطقه دانست، به مردم توصیه کرد که آلت دست آنها نشوند و خواسته های خود را قانونی مطرح کنند. مردم عراق خوب میدانند و به تجربه دیده اند که جمهوری اسلامی در تحمیل فقر و بدبختی به مردم و گسترش ناامنی در عراق همدست قدرتمندان فاسد در عراق است. سران رژیم اسلامی شبح سرنگونی را یکبار بالای سر خود دیده و تجربه کرده و اکنون در عراق خشم مردم از این جنایتکاران و تعرض به هر نشانی از جمهوری اسلامی ترس و نگرانی آنان را صد چندان کرده است. جمهوری اسلامی زیر ضربات اعتراضات مردم ایران هنوز کمر راست نکرده که قیام مردم عراق زیر پای جمهوری اسلامی را داغ کرده است. خوشبختی مردم عراق در گرو سرنگونی حکومت فاسد عراق و پاکسازی جمهوری اسلامی و عواملین آن در حکومت و خارج حکومت توسط مردم انقلابی و آزادیخواه عراق است.

تحولات عراق وسکوت مردم در کردستان
بعد ازگذشت روزها از شروع اعتراضات در شهرهای عراق، مردم کردستان در قبال این تحولات سکوت اختیار کرده اند. نیچروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان صدای اعتراض و نارضایتی مردم را شنیده و نگرانی خود را از این تحولات نتوانست بپوشاند. او به جوانان عراق حق داد که از دست این وضع خسته شده اند و تغییر می خواهند و فرمودند که اقلیم کردستان نیز از این اعتراضات باید درس بگیرند.

اما چرا مردم در کردستان به این تحولات امید بخش بی اعتنا هستند؟ چرا از اعتراض و قیام برحق مردم برای آزادی و رفاه و حرمت انسانی حمایت نمی کنند؟ چرا سرنوشت خود را به دولت اقلیم و سیاستمداران کرد بسته اند؟ مردم شهرهای کردستان بدرست در روزهای گذشته دراعتراض به حمله فاشیستی دولت ترکیه به مردم کردستان سوریه، به کشتار و آوارگی مردم و در دفاع از دستاوردهای آنان همراه مردم در سراسر جهان به خیابانها آمدند و این حمله فاشیستی را محکوم کردند، اما به خود زحمت نمی دهند که در حمایت از اعتراضات مردم در شهرهای عراق تحرکی از خود نشان دهند. مردم عراق علیه حکومتی بپاخواسته اند که رای مردم کردستان در یک رفراندوم به جدایی و استقلال را با لشکرکشی و اشغال نظامی شهر کرکوک با همدستی مزدوران رژیم اسلامی و بخشی از سران اقلیم جواب دادند. این چه روحیات و تفکری است که دست و پای مردم را در حمایت از جنبش آزادیخواهی در شهرهای عراق بسته و به سکوت کشانده است؟ سران اقلیم هیچ تفاوتی با سران فاسد دولت عراق ندارند. بهتر است که مردم کردستان عراق در مرزبندی با ملی گرایی و کردایتی سرنوشت خود را به سرنوشت مردم کارگر و زحمتکش و آزادیخواه عراق گره بزنند. کردستانی آزاد و مرفه اکنون در بطن تحولات آزادییبخش کنونی، در گرو رهایی و خلاصی از حکومت قومی، مذهبی و فاسد عراق و اقلیم کردستان است. مردم آزادیخواه و برابری طلب کردستان که مرزی بین انسانها قائل نیستند وظیفه دارند که از اعتراضات برحق مردم در شهرهای عراق حمایت کنند و امر خود بدانند و سکوت نکنند.

تجارب قیامهای کشورهای موسوم به “بهارعربی” و سرنوشت و سرانجامی که این تحولات پیدا کردند به ما می آموزد که مردم عراق، کارگر و زحمتکش این کشور اگر بخواهند که مبارزه و فداکاری آنان بی ثمرنباشد و سرنوشتی همچون این کشورها پیدا نکند، باید تصویری روشن از آینده خود داشته باشند. مردم عراق اکنون می دانند که چه نمی خواهند، اما هنوز روشن نیست که چه می خواهند و آینده را چگونه به نفع خود شکل بدهند. چگونه قدرت را بگیرند و حفظ بکنند. چه مکانیزمهایی برای اعمال اراده خود سازمان دهند. چگونه قدرت را از پائین شکل بدهند. نتیجه قیام مردم اگر به شکل گیری حاکمیت و اعمال اراده مردم نینجامد، قدرت خیابانی را نیز از دست خواهند داد و دور دیگری از سرکوب و فقر و فلاکت به مردم تحمیل خواهد شد. شکل دادن به شوراهای مردمی در محل زیست مردم در محلات، در مناطق، در شهرها، در مراکز کارگری، در دانشگاهها و مدارس و … اولین قدم در راه شکل دادن به قدرت و اراده خود از پائین است. ساقط کردن دولت کنونی، تشکیل دولت موقت انقلابی منتج از قیام مردم و متشکل از نمایندگان منتخب مردم قدمهای بعدی در شکل گیری اراده مردم در تحولات پیش رو در عراق می تواند باشد. مردم عراق با قیام خود در ساقط کردن حکومت فاسد بورژوازی و کوتاه کردن دست اسلام سیاسی از دخالت در سرنوشت مردم قدمهای جدی پیش رفته اند. برای پیروزی مردم عراق در این مبارزه از هر تلاشی کوتاهی نباید کرد.

٦ نوامبر ٢٠١٩