اعتصاب و اعتراض کارگری بر سر تحقق مطالبات اقتصادی و رفاهی از جمله دستمزدهای معوقه ، بخصوص با شروع جنبش عظیم اعتراضی دی ماه سال گذشته به این سو مدام و هر روزه در صحنه حضور داشته است ، اما کمتر اعتراضی به اندازه دو اعتصاب و اعتراض هفت تپه و فولاد جامعه را قطبی کرد و به صدرسیاست در ایران تبدیل کرده . این دو اعتصاب در تناسب قوای جدید سیاسی خصوصیت ووِیژگیهایی داشت که نه تنها متفاوت بلکه اعتراض و مبارزه کارگری را چندین قدم جلو برد وبه سطحی ارتقا داد که کل جامعه را تحت تاثیر خود قرار داد و مورد توجه جدی قرار گرفت . کمتر اعتصابی تا کنون توانسته اینقدرتوجه جامعه را حول مسائل کارگری به خود جلب کند .در این دوره قدرت طبقه کارگر در مرکز صقل قرار گرفت و حمایتهای وسیعی را در داخل و خارج بخصوص برای آزادی اسماعیل بخشی رهبر لایق کارگری به خود جلب کرده است.
اعتصاب و اعتراض هفت تپه و فولاد از جنس اعتراضی بود که از سطح طرح مطالبات صرفا اقتصادی و صنفی فراتررفت و قدرت طبقاتی کارگر را به نمایش گذاشت. شکل اعتراضهای متفاوتی را به نمایش گذاشت وسیاست را به اسم کارگر به صحنه آورد و دستاوردهای با ارزشی به جنبش کارگری افزود. برای اولین بارطبقه کارگربه عنوان صاحب جامعه قد علم کرد و کلیت نظام را به چالش کشید و حاکمیت شورایی را به قلب جنبش کارگری برد. شعارنان ،کار، آزادی ، اداره شورایی و طرح شعارهای رادیکال علیه دزدی و فساد چپاول سرمایه های مردم درنبرد و خشم کارگران علیه دولت و سرمایه داران بر افراشته بود وعلیرغم سرکوب و دستگیری و شکنجه و اذیت و آزاروحشیانه فعالین و رهبران کارگری ، جنبش کارگری با اعتراض هفت تپه و فولاد صاحب تجارب و دستاوردهایی غیر قابل برگشت شد و چراغ آینده جنبش کارگری را روشن نگه خواهد داشت. رژیم و سرمایه داران از این جنبش و رهبران آن به هراس افتادند ،همه دشمنان در مقابل آن صف آرایی کردند و اسماعیل بخشی را تا سر حد مرگ شکنجه و آزار دادند.
حمایت وهمبستگی طبقاتی با این رویداد مهم کارگری
در طول اعتصاب و اعتراض هفت تپه و فولاد سایر اقشار اجتماعی از جمله معلمین و رانندگان و دانشجویان به حمایت از هفت تپه و فولاد برخاستند. تریبون اصلی در دانشگاهها به هفت تپه وفولاد و آزادی بخشی اختصاص یافت و “ما همه بخشی هستیم ، ما فرزند کارگرانیم و در کنار انان می مانیم “به شعاری همه گیرتبدیل شد و بر سر زبانها جاری شد. بدون حمایت پر شورازبخشی آزادی او غیر ممکن بود .امروز اگرچه به دلیل حملات وحشیانه و دستگیری سخنگویان کارگران این اعتراضات فروکش کرده است، اما حمایت از بخشی و تلاش برای آزادی رهبران فولاد و علی نجاتی و سایر زندانیان سیاسی در داخل و خارج ادامه دارد. کارگر زندانی ، زندانی سیاسی آزاد باید گردد در میان اعتراض رانندگان ، معلمان ،بازنشسته گان هنوز طنین انداز است و از اعتراض بر حق کارگران فولاد و هفت تپه حمایت به عمل می آید.
واقعیت این است که با وجود این درجه از حمایت از اعتراض کارگران هفت تپه و فولاد ، هنوزنقض اساسی این جنبش عدم حمایت کافی از این اعتراضات و پشتیبانی وسیع ازکارگران است. این اعتراضات پرشور و تاثیر گذارکارگری که به همت کارگران و رهبران لایق آن مدت نزدیک به دو ماه ادامه داشت شایسته بیشترین پشتیبانی و حمایت بخصوص در میان کارگران بخشهای مختلف مراکزتولیدی بود . این حمایتها بخصوص در مراکز کارگری محدود و تکثیر نشد . انتظار ازکارگران و رهبران و فعالین کارگری در سایر مراکز کارگری با توجه به تناسب قوای موجود بیشتر ازآن چیزی بود که مشاهده شد.
در کردستان
با وجود سابقه درخشان جنبش کارگری ، برگزاری اول مه های با شکوه در تناسب قوای بسیارنامساعد، وجود فعالین سرشناس و خوشنام در جنبش کارگری و اجتماعی و وجود تناسب قوای مساعدتر، حرکات اعتراضی در دفاع از هفت تپه و فولاد به ندرت به چشم خورد و یا در مکانهای تاثیر گذارابراز وجود نکرد. آیا سفرچند رفیق کارگراز کردستان و شرکت دراعتراض خیابانی کارگران فولاد در اهواز کافی به نظر میرسید.؟ کم نیستند مراکزی که کارگران می توانستند با یک اعتصاب یکساعته و دست کشیدن از کارو یا تجمع جلوکارگاه یا کارخانه با بر افراشتن پلاکارد از هفت و تپه و فولاد حمایت می کردند. آیا این انتظارزیادی بود که کارگران خباز با وجود سابقه درخشان اعتراضی چند ساعتی دست از کار بکشند و جلو یکی از مراکز نانوایی به حمایت از کارگران پیکت اعتراضی بر پا می کردند؟!. واقعیت این است که کارگران با هر گرایش فکری، در مقابل سرمایه دار و دولت منفعت طبقاتی مشترک دارند ودر این روزهای سخت که کارگران به حمایت و هبستگی طبقاتی نیاز دارند گرایش تفرقه افکنانه در میان کارگران همچون ابزازی در جهت تضعیف اعتراض و همبستگی طبقاتی عمل می کند و به مبارزه کارگران لطمه می زند.امروز بیشتر از هر دوره ای طبقه کارگربه همبستگی و همدلی و اتحاد طبقاتی صفوف خود نیاز دارد و باید گرایشات زیانباررا از خود دور نگه دارد. در دوره پر تحول کنونی بعد از جنبش عظیم اجتماعی دی ماه سال گذشته که جنبش کارگری با صلابت و عزم طبقاتی پا به صحنه نبرد گذاشته است و تناسب قوای سیاسی موجود را به نفع جنبش آزادیخواهی و کارگری تغیر داده است ، حمایت و همبستگی در میان کارگران و جنبش محرومان از نان شب واجبتر است. کردستان به عنوان سنگربا تجربه مبارزاتی و دفاع از آزادی و انقلاب و با داشتن سابقه درخشان جنبش کارگری و آزادیخواهی میتواند و باید سهم بیشتری در مبارزه برای آزادی و رهایی وعبور از این شرایط دشوار به عهده بگیرد.
سعید یگانه
22 دسامبر 2018