کمونیست هفتگی: حزب حکمتیست چه ارزیابی ای از رویدادهای اخیر ایران دارد؟

سیاوش دانشور: خیزش توده ای تیر ادامه خیزش توده ای دی و آبان است که اینبار از مجرای اعتراض به کمبود آب و برق بروز کرده است. هدف جنبش توده ای حاضر سرنگونی رژیم اسلامی است. اینکه در این کشمکش چه ایستگاههائی محتمل است و کل پروسه سیاسی چه سیری می گیرد، دیگر تماماً تابع کشمکش افقهای متمایز طبقاتی برسر سرنگونی است. امروز نیروهای زیادی سرنگونی طلب اند و قطعا هرچه رفتن رژیم مسجل تر شود نیروهای بیشتری سرنگونی طلب خواهند شد. بعبارت دیگر، مدتهاست که سرنگونی خواهی به بستر سیاست ایران بدل شده است. امروز صحبت برسر پلاتفرم سرنگونی، معنای سرنگونی و پرچمی است که جنبش جاری با آن به نبردهای سرنوشت ساز برای سرنگونی میرود. همراه با گسترش جنگ با جمهوری اسلامی، شاهد قطبی تر شدن سیاست و راه حلهای متمایز جنبش های اجتماعی و طبقاتی خواهیم بود. مدتهاست در ایران خشم و شجاعت جای یاس و ترس نشسته است. این مرحله ای ضروری در هر پیشا-انفجار اجتماعی است، انگار ظرفی است که پر شده و سرریز می کند. وضعیت بطور عینی بگونه ای است که سکوت و تحمل دیگر برای بخش مهمی در جامعه ممکن نیست. تشدید بحران و فلج رژیم اسلامی و نداشتن راهی برای تخفیف مشقات فزاینده مردم، رودروئی و تلاقی های سیاسی تند را به هر بهانه و دلیلی اجتناب ناپذیر کرده است. این جامعه تشنه تغییر است و برای تغییر بمیدان آمده است.

کمونیست هفتگی: آیا ایران با یک انقلاب روبرو است؟

سیاوش دانشور: از نظر ما اطلاق انقلاب به خیزش کنونی نادقیق و نادرست است، این یک جنبش توده ای برای سرنگونی جمهوری اسلامی است. برداشتن مانع جمهوری اسلامی هنوز سوال کلیدی جنبشهای اجتماعی و نیروهای سیاسی اپوزیسیون ایران است. نظر به رشد رادیکالیسم کارگری در ایران و حضور واقعی یک جنبش گسترده کارگری، نظر به بافت و ستون فقرات جنبش توده ای که عمدتا زحمتکشان شهری و کارگران بیکار هستند، همینطور با عطف توجه به حضور نیروی وسیع اجتماعی مبارزه با تبعیض و نابرابری در قلمروهای زندگی اجتماعی، ایران آبستن یک تحول زیر و رو کننده، یک انقلاب اجتماعی است. سیاست حزب حکمتیست و جنبش کمونیسم کارگری اینست که در صف اول جنبش برای سرنگونی حضور یابد، معنای سرنگونی انقلابی را در مقابل سیاست بند و بست در بالا به پرچم و افق جنبش سرنگونی بدل کند، در این پروسه وسیع ترین نیروهای ذینفع را در صفوف حزب و اردوی پرولتاریا متشکل کند و با یک پرچم چپ سرنگونی را بفرجام رساند. تنها یک دولت انقلابی برآمده از قیام میتواند از موضع قدرت نیروی وسیع و دهها میلیونی طبقه کارگر و جامعه تشنه آزادی را بسیج و بیوقفه به سوی یک انقلاب اجتماعی سوسیالیستی گام بردارد. سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میتواند آغاز انقلاب قرن بیست و یکمی ایران باشد، انقلابی کارگری.

کمونیست هفتگی: نظامیگری شهرها، بازداشت ها و سرکوب سیاست رژیم است. چقدر این سیاست جوابگو است و چه ارزیابی از روش برخورد حکومت به معترضان دارید؟

سیاوش دانشور: در طول هفته جاری تقریبا در تمام شهرها و شهرستانهای خوزستان حکومت نظامی برقرار است. در شهرهائی که اعتراضات در حمایت از خوزستان صورت گرفته فضای امنیتی شدیدتر است. همه جا نیروهای ضد شورش و امنیتی در مناطق حساس شهرها مستقر شده اند. با اینحال هر روز جائی به صف اعتراضات می پیوندد. در شهرهای خوزستان محلات را با نیروی انتظامی و پلیس قرق میکنند، کوچه به کوچه و خانه به خانه می روند و به هر کسی مشکوک باشند بازداشت می کنند. سیاست قلع و قمع و زدن و کشتن تاکنون هر خیری داشته دیگر جواب نمی دهد و این را سران حکومت می دانند. اما رژیم اسلامی بجز سرکوب راه دیگری بلد نیست، راه دیگری هم برویش باز نیست، نه میتواند مردم را آزاد بگذارد و نه میتواند وسیعا بکشد و بازداشت و زندانی کند. یک نکته مهم را باید در نظر داشت و آن اینست که کشتار آبان جامعه را مرعوب نکرد، یعنی کارکردی را نداشت که جناح های رژیم انتظار داشتند. حتی خانواده های جانباختگان به صف اول مبارزه پیوستند و آبان به کابوسی تمام نشدنی بدل شد. جمهوری اسلامی خیلی مایل است با یک سرکوب خونین چند سالی جامعه را به محاق ببرد اما مطمئن نیست که بعد از سرکوب هنوز سر کار می ماند یا نه. روحیه قوی و عصبانیت مردم را می بینند و دستشان میلرزد. هر اشتباه محاسبه حکومت میتواند به یک بحران غیر قابل کنترل بدل شود. اوضاع رژیم وخیم است و جمهوری اسلامی بشدت ترسیده است.

کمونیست هفتگی: تفاوت و تشابه خیزش اخیر با خیزش دیماه و آبان ماه چیست؟ تفاوتها چه تاثیری بر سیر کشمکش جامعه با رژیم اسلامی دارد؟

سیاوش دانشور: تشابه اینست که ادامه همدیگرند و از یک نقطه عزیمت اجتماعی سر بر می کنند. این نیروهای طبقه کارگر، زحمتکشان شهری، محرومان و فقرزدگان، له شدگان و سرکوب شدگانند که بپاخاسته اند. واضح است در آن جامعه پیچیده گرایشات و جنبش های سیاسی وجود دارند و از موضع تقابل با حکومت تلاش دارند سیاست خود را به حرکت اعتراضی و سرنگونی خواهانه حاکم کنند. جامعه قطبی تر از هر زمانی است و جنبش ها و احزاب سیاسی طبقاتی متخاصم همزمان وارد کشمکش برسر سرنگونی شده اند. تفاوت در تجربه ای است که در خیزشهای دی و آبان اندوخته ایم، در آنتاگونیزه تر شدن رابطه جامعه با جمهوری اسلامی، و مهمتر، زمان ویژه ای است که این اعتراضات رخ داده است؛ یعنی تحمیل یک شکست سنگین به حکومت در نمایش انتخابات، اعتصابات گسترده و بیسابقه صنایع نفت و مراکز کارگری مختلف ایران، و البته خشم و نفرت عظیمی که از جمهوری اسلامی در جامعه انباشت شده است. ما صرفاً با یک جامعه ناراضی و معترض روبرو نیستیم، این بیان گویائی برای وضعیت امروز سیاسی ایران نیست، ما با یک جامعه آماده نبرد و تعیین تکلیف با رژیمی که از نگاه جامعه مسبب کلیه مشقات و فلاکت مردم است روبروئیم. تاثیر این تفاوتها بر حاد شدن سریع کشمکش سیاسی روی مسائل گرهی است که دهها میلیون انسان با آن روبرویند و جهتی که براین جنبش تفوق دارد. به همین دلیل است که چه حکومتی ها و چه نیروهای اپوزیسیون بورژوائی تلاش دارند زبان و ادبیات و شعارهای این اعتراض را اخذ کنند.

کمونیست هفتگی: حزب چه سیاستی را در قبال اعتراضات توده ای دنبال می کند، کدام سیاستهای تاکتیکی در این وضعیت مشخص موثرند؟

سیاوش دانشور: حزب کمونیست کارگری – حکمتیست در درجه اول بر نیازهای مبرم پیشروی اعتصابات کارگری و مبارزات توده ای تمرکز دارد. تامین رهبری در سطوح مختلف، پاسخ به نیازهای سازماندهی حزبی و توده ای و انقلابی، تسری افق کارگری و کمونیستی در مقیاس جامعه و اتکا به عمل انقلابی، ایجاد آمادگی و بسیج و سر و سامان دادن به اردوی طبقاتی مان برای نبردهای جاری و پیش رو، فشرده سیاست ماست. در قلمرو تاکتیک ها و شعارها، ما روی عمل انقلابی و ایجاد نهادهای اعمال اراده و قدرت کارگری و توده ای، ایجاد ارگانهای دفاع از خود که باید بسرعت به میلیس توده ای ارتقا یابند تاکید داریم. یک هدف و تلاش کلیدی ما کمک به سازماندهی و قدرتگیری یک جنش شورائی است که بمثابه ارگانهای بسیج و مبارزه و قیام و اعمال قدرت در کنار تحزب کمونیستی نقش ایفا کند. سرنگونی جمهوری اسلامی در گرو ایجاد سازمانهای شورائی نیست اما برآمد یک جنبش شورائی یک رکن مهم سیاست و استراتژی ماست. جامعه ایران و دنیا بشدت متحول شده است، تفاوتهای امروز با دوران انقلاب ٥٧ بیشتر از شباهت هاست. ما مبشر و مبلغ ابتکار انقلابی و کارگری در دوره انقلابی هستیم. مضافاً بیرون جنبش ما بورژوازی بیکار ننشسته است و با یک دنیا امکانات و صنعت دروغ علیه هر پیشروی کارگر کار می کند. کمونیسم ایران باید برای پاسخ دادن به سوالات و تحولاتی که در دوره انقلابی روی میز جامعه و جنبشها قرار می گیرند پاسخ درخور و سروقت دهد. قطبنمای تعیین تاکتیک و سیاست ما در قبال سوالات مشخص، تابعی از منفعت جنبش طبقه ما برای ایفای نقش در اوضاع جاری و استراتژی انقلاب کارگری است.

کمونیست هفتگی: در مقابل سرکوب خشن حکومت بعضاً طرح می شود که تنها تظاهرات و اعتراض جواب نمی دهد، باید مسلح شد، باید انقلابی عمل کرد. حزب چه می گوید؟

سیاوش دانشور: امروز حتی هالوهای عوامفریب اصلاح طلب حکومتی هم باور ندارند که مردم میتوانند از طرق مدنی و مسالمت آمیز و قانونی به حقوق شان برسند. واقعا جواب حکومت به آن جوان که گفت: “بیکارم، ٢٢ سالمه، حقم را میخوام، تیر نزن” چیه؟ جواب حکومت اسلامی فقط قهر ضد انقلابی و سرکوب است. جواب ما هم اِعمالِ قهر انقلابی و درهم شکستن و خلع سلاح نیروی سرکوب است. ما یک سر سوزن توهم نداریم که جمهوری اسلامی به زبان خوش قدرت را به مردم واگذار نمیکند. اگر عقل داشته باشند باید اینکار را بکنند. جمهوری اسلامی با سناریوهای اطلاعاتی و امنیتی تلاش دارد فضا را نظامی و توده مردم را از صحنه سیاست قیچی کند. وارد کردن اسلحه به اعتراضاتی که هنوز بخش مهمی از شهرهای ایران را دربرنگرفته و توان آن هنوز محدود است، اشتباه مهلک سیاسی و عملی آوانتوریستی است که به سرکوب حکومتی توجیه می دهد. الان و در این لحظه و تناسب قوای معین وقت اینکار نیست. باید تاکید کرد که مردم در مقابل نیروی سرکوب حق دارند و باید به هر طریق مقدور از خودشان دفاع کنند. بالاخره رشته اعتراضات و خیزشها باید با قیام برای فتح قدرت، خلع سلاح نیروهای حکومتی و بدست گرفتن اوضاع توسط قیام کنندگان ارتقا یابد. رشته قیامهای شهری برای خارج کردن قدرت از دست جمهوری اسلامی بدون اقدامی سازمانیافته و مسلحانه غیرممکن است. جائی باید دست به اسلحه برد و ارگانهای قیام ناچارند مقاومت نیروی سرکوب را با قدرت و قاطعیت انقلابی درهم شکنند. اما در تناسب قوای کنونی وارد شدن به جنگی نابرابر یک سیاست بشدت غیر مسئولانه و بنفع حکومت اسلامی است.

کمونیست هفتگی: با درجه ای از تبلیغات ناسیونالیستی در حاشیه خیزش در خوزستان روبرو بودیم. مکان و مخاطره این تبلیغات کدامند؟

سیاوش دانشور: ناسیونالیسم یک گرایش واقعی اجتماعی در جامعه، یک جنبش سیاسی و یک رکن اساسی ایدئولوژی بورژوازی است. تا بورژوازی هست با ناسیونالیسم و رگه های ناسیونالیستی از راست افراطی تا چپ روبرو هستیم. لذا در هر اعتراض و اجتماعی امکان اینکه گروهی محدود یا بخشی از مردم چه آگاهانه و چه دنباله روانه شعائر ناسیونالیستی و تفرقه افکنانه و حتی نژادپرستانه سردهند، اصلا عجیب نیست. اما بیشتر تبلیغات ضد عرب و آریائی و قومی در ایندوره که محدود هم بود، از مراکز امنیتی و اطلاعاتی تولید می شد. جمهوری اسلامی با این سیاست بلافاصله اعتراضات برسر فقر و گرانی و بی آبی را به گروه ها و دستجات “تجزیه طلب” نسبت میدهد تا هم مبارزه جاری را مخدوش کند و هم تعصبات عقبمانده ناسیونالیسم ایرانی را باخود همراه کند. شاهد بودیم که بخشی از آریائی ها تریبون گرفتند و از جمهوری اسلامی خواستند که “تجزیه طلبان را بشدت سرکوب کند”! نباید صورت ظاهر تبلیغات حکومتی را پذیرفت، در عین حال در قبال سیاستهای نامربوط و تفرقه افکنانه باید ایستاد. دعوای ناسیونالیسم از هر نوعش با جمهوری اسلامی خانوادگی و درون طبقاتی است، دعوای مردم با حکومت برسر منافع مشخص و متمایز است، برسر آزادی و برابری و رفاه است.

دیده می شود که در برخی از تحلیلهای چپگرایانه، وجود واقعیت زشت ستم ملی و تبعیضی که به مردم عرب زبان شده و میشود، مبنائی برای قبول تبلیغات امنیتی یا ایجاد یک رابطه یک به یک بین فاجعه فقر و گرانی و بی آبی با هویت های قومی و ستم ملی برقرار میشود. اینها هیچ ارتباط یک به یکی ندارند، ستم ملی و اعمال تبعیض به اکثریت جامعه مبنای صرفا زبانی و قومی ندارد، مبنای طبقاتی دارد، ایجاد شکاف تصنعی و استفاده از شکافهای واقعی و تاریخی برای برهم زدن صفوف متحد علیه جمهوری اسلامی کار همیشگی نهادهای اطلاعاتی حکومت است. بورژوای عرب زبان و ترک زبان و کرد زبان و فارس زبان به یک اندازه دشمن مردم کارگر و زحمتکشی هستند که به این زبانها تکلم می کنند. رفع تبعیض و هر نوع ستمی یک رکن اساسی برنامه کمونیستی ماست. این فرق دارد با قبول تبلیغات امنیتی علیه یک خیزش توده ای. ما خیزش مردم در تهران و اصفهان و شیراز را به زبان و تعلق قومی و ملی معترضین نسبت نمی دهیم. این مردم عادی، زن و مرد، پیر و جوان، کارگر و زحمتکش اند که اعتراض دارند، درد مشترک و دشمن مشترک دارند. نباید به جمهوری اسلامی و نیروهای دست راستی اجازه سواستفاده داد.

کمونیست هفتگی: حزب چه دعوت و فراخوانی دارد؟ کمونیست ها و رادیکال ها در این شرایط چه اولویتهائی دارند؟

سیاوش دانشور: بدترین سیاست در ایندوره سیاست انتظار و ببینیم چه خواهد شد است. دوره دخالت انقلابی و عمل انقلابی است. به نظر ما باید به سمت اعمال کنترل و اعمال قدرت توده ای و کارگری به هر میزان که ممکن است رفت. باید به سمت بدست گرفتن ابتکار عمل سیاسی و آزاد کردن و بدست گرفتن هرچند موقت اوضاع رفت. پروسه سرنگونی صحنه فیلم سینمائی نیست، صحنه عمل و ابتکار عمل و جنگهای قهرمانانه نیروهای درگیر است. هر عمل مشخص و پاسخگو در ایندوره میتواند بعنوان کاتالیزور و تسهیل کننده کل جدال سیاسی کمک کند. هر الگو و هر ابتکار خلاقانه و پیشرو میتواند به شکل دادن به هویت انقلابی جنبش سرنگونی کمک کند. ما میگوئیم ایران یک نیروی عظیم کارگری و چپگرا و سوسیالیست و کمونیست و انقلابی دارد، دهها هزار کادر و فعال و معترض و رهبر کارگری و اجتماعی البته با دیدگاههای گوناگون. این جامعه روی بمب نفرت از اسلام و مذهب و سرمایه نفس می کشد، باید نبض جامعه را بشناسیم و تعرض را از هر جبهه ای سازمان دهیم. نه جنبش راست پروغرب و نه ملی اسلامی های در حال احتضار کامل از چنین موقعیتی برخوردار نیستند. بورژوازی یک دنیا امکانات مالی و اسپانسور دارد، کمونیست ها و کارگران اما یک نیروی واقعی و سهمگین اجتماعی اند. این نهایتا جنگی برسر قدرت سیاسی است، یک جنگ حاد طبقاتی است. کشمکش طبقاتی در ایران در لحظه کنونی برسر سرنگونی متمرکز شده است. رژیم اسلامی باید برود و سرنگون شود، چطور و کدام جنبش و کدام افق خود را به رهبری سرنگونی و تحولات بعد از سرنگونی میرساند، دیگر امری تماماً پراتیکی است که روی میز همه ماست.

حرف ما اینست که اردویتان را مشخص کنید، کنار کارگر و راه حل کمونیستی هستید یا کنار بورژوازی و راه حل سرمایه دارانه؟ چپ هستید یا راست؟ سوسیالیست و برابری طلب هستید با طرفدار بازار آزاد و بانک جهانی؟ ما به اردوی وسیع آزادیخواهی و برابری طلبی، به اردوی کارگر و کمونیسم و صف انقلابیگری میگوئیم؛ انتخاب کنید، متشکل شوید، متحزب شوید، جلو بیافتید، قانع کنید و همراه کنید، سازمانهای حزبی و نهادهای انقلابی مخفی و نیمه علنی و علنی ایجاد کنید، به سوالات اساسی نبرد فکر کنید و برای تدارک حرکتهای گسترده آماده شوید، به صفوف حزب حکمتیست بپیوندید یا با حزب در یک رابطه جنبشی و رفیقانه کار کنید. منفعت طبقاتی و استقلال سیاسی و تشکیلاتی جنبش طبقه کارگر و هدف یک جامعه آزاد و خوشبخت سوسیالیستی را مبنا قرار دهیم و بعنوان یک اردوی رادیکال و سازش ناپذیر برای سرنگونی انقلابی بمیدان بیائید.

٢٩ ژوئیه ٢٠٢١