فراخوان به نسل جوان
برای نبرد با بیکاری
برخیز ای نسلی که داغ بیکاری بر زندگیت زده اند

بیکاری محصول بیواسطه سرمایه داری است. تنها با برافکندن این نظام ریشه بیکاری خشک می‌شود. برافکندن نظام سرمایه با انقلاب اجتماعی طبقه کارگر در دستور فوری جنبش کمونیستی طبقه کارگر است. بیکاری یک مصیبت سنگین و یکی از موانع سر راه انقلاب اجتماعی طبقه ما است که باید تا آنجا که ممکن باشد زیان‌های آن کنار زده شود. مادام که این نظام دوام دارد نبرد با بیکاری برای انسان بیکار شده محروم شده از معیشت، یک عرصه مهم جنگ مرگ و زندگی است. یک عرصه حیاتی نبرد علیه محرومیت از معیشت، نبرد علیه بی آیندگی است.

لشکر بیکاران بخش وسیعی از طبقه کارگر است که حضور دائم آن در پشت دیوار بازار کار، اهرم فشاری است در دست بورژوازی برای پائین نگاه داشتن دستمزد کارگر، برای اجبار کارگر به کار اضافه، برای واداشتن کارگر به گرفتن چند شغل که خود این چندشغلی ناچاری، خواه ناخواه در خدمت گسترش بیکاری است. نسل جوان، دانش آموزان و دانشجویانی که رو به کارگران نسل قبل فریاد میزنند: «فرزند کارگرانیم – کنارتان میمانیم» در واقعیت سخت و زمخت زندگی زیر سلطه سرمایه، اکثرا در دالان انتظار ورود به کوره آدمسوزی بیکاری هستند. امروز دانش آموز یا دانشجو هستند، فردا دانش آموختگان بیکار معیشت سوخته آینده سوخته هستند! این چه زندگی است؟

این فراخوان قبل از همه آن انسان‌هایی که داغ بیکاری بر زندگی روز و شبشان زده اند، خطاب به نسل جوان شجاع ‌و پردانش جامعه است که حال حاضر درگیر عرصه های گوناگون نبرد است. فراخوان به درگیر شدن ابن نسل در عرصه حیاتی نبرد با بیکاری است. فراخوان به گرد آمدن در یک جنبش کارگری نبرد با بیکاری در یک سازمانیابی شورایی است.

از همین امروز در هر شهر ‌ و محل، در هر زیستگاه و مجتمعی که هستید دست به کار شوید، «شورای همیاری نبرد با بیکاری» سازمان دهید. به این اسم یا به هر اسم مناسب دیگر که ذهن خلاق و نیروی ابتکار جوشانتان در اختیارتان میگذارد، مهم این است که دست به کار شوید، هرچه زودتر بهتر! به هر شکلی که تناسب قوای ضدپلیسی در محل یاری میدهد، شورای نبرد با بیکاری شهر و محله خودتان را برپا کنید.

تا زمانی که قوام قابل دوام بگیرد، ممکن است این اقدام به ناگزیر مخفی باشد، اما این یک مبارزه طبقاتی علنی است. کاراکتر توده ای آن با کارکرد مخفی خوانایی ندارد. بالانس چگونگی کاربست این ابتکار و پیشبرد آن را فعالین پیشرو در هر محل با شناخت از میزان توان و تناسب نیروی در دسترس، تشخیص می‌دهند و به کار میبندند. برای مثال ابراز وجود علنی اول آن ميتواند با یک تحصن دهها نفره در یک اداره کار/ یک انجمن شهر/ یک فرمانداری/ یا هر جای در دسترس مشابهی، آغاز و عملی گردد. این شدنی است. لطفا نگوئید «‌نمیشه». لطفا «میشه ولی …» هم نگوئید که گاهی بدتر از «نمیشه» اراده را فلج میکند. ایذائی تر جلو اقدام مستقیم سنگ میاندازد. با دقت و هشیاری تمام تدارک ببینید، سازمان بدهید، کاری که باید کرد را به نتیجه برسانید و با فریاد شادی بگوئید:«آری، کردیم و شد».

این فراخوان اقدام مستقیم توده ای به نسل جوان است. اين فراخوان من است همچون یک فعال کمونیست باتجربه، که معتقدم تجربه نسل ما در کنار انرژی خروشان و دانش فراگیر نسل شما جوانان، می‌تواند نیروی انفجاری عظیم و پیروزمند به بار آ‌ورد.

نبرد با بیکاری یک عرصه مبارزه کارگری توده ای است. گسترش و پیشروی جنبش رادیکال کارگری است که در دو سال گذشته توجه جامعه ایران و چشم امیدعاشقان رهایی و تشنگان آزادی را به سوی خود گردانده است. این جنبش نه کار حزب معینی است و نه در انحصار هیچ حزبی است. اگر ابتکار حزب معینی هم در استارت زدن آن دخالت داشته باشد، در ادامه محبوس دایره هیچ حزبی نخواهد ماند. که اگر بماند همانجا فوت می‌کند. روشن است در چنین نبردهایی که با سازمانیابی کارگری شورایی جریان می‌یابد، هر حزب و جریان و گرایش کارگری که فعالتر، دخالتگرتر، با ابتکارتر و با پراتیک جنبشی غیرسکتی و فراحزبی دست اندر کار باشد، می‌تواند اعتبار و نفوذ شایسته و بایسته بیشتری کسب کند، که نوش جانش باد!

خطاب این فراخوان علاوه بر نسل جوان و مسن بیکار یا در پرتگاه بیکاری، خطابی است مستقیم به همه کارگران امروز شاغل، به معلمان و پرستاران شاغل و بیکار، به بازنشستگانی که پس از عمری جان کندن به جای استراحت و آرامش و رفاه، در این دنیای بیرحم سرمایه، از تنگی معیشت، اسارت فقر و استرس حاصل از ناکامی رنج میبرند. خطابی است به همه فعالان کارگری، به کمونیستهای انقلابی و میلیتانت و نترس چه متحزب و چه غیرمتحزب. خطابی است که صمیمانه می‌گوید این نبرد و این میدان نبرد پیش رویتان است، دست به کار شوید! بر تردیدها و موکول به فردا کردنها و نمیشه گفتن ها غلبه کنید. نگویید اراده گرایانه است. برعکس لازم است اراده کنید و اقدام کنید. همنسلهای من هنوز غالبا اسیر نگرانی و واهمه اند. هنوز در بند کلیشه فلج کننده «آسته برو آسته بیا» سرگردان مانده اند. تکان و بپاخاستن نسل جوان می‌تواند همنسلهای باتجربه ما را هم به تحرک اندازد و با خود همراه کند. باید ندا در داد که بس است، کار امروز را به فردا نیندازید، فردا صد کار فردایی جلومان سبز خواهد شد. به علاوه نبرد با بیکاری در فردا و فرداها هم ادامه خواهد داشت تا برسیم به روزی که بتوانیم معیشت شایسته انسان را در جامعه آزاد و برابر و مرفە سوسیالیستی برای همه تامین کنیم. تا آنجا این نبرد پایه پای عرصه های دیگر نبرد بی امان طبقاتی دست همه ما را میبوسد.

پس دستم را به سویتان‌ دراز میکنم بیایید با هم نبرد با بیکاری را با پایداری و شور و عشق تشنگان رهایی پیش ببریم.

همرزمتان
فاتح شیخ
هفتم بهمن ۱۳۹۸ / ۲۷ ژانویه ۲۰۲۰