از مرگ کوچولو دنیا ویسی ،تا سوختن دختران شین آباد
تف به این سیستم و نظام!
سعید یگانه
در خبرها آمده است، که دنیا ویسی دانش آموزمدرسه روستای گرماش از توابع شهرسنندج بر اثر ریزش دیوار مدرسه جان خود را از دست داده است.این واقعه دلخراش،مرگ کودکی بیگناه ،آنهم بر اثر ریزش دیوارمدرسه که در واقع باید محل امنی برای کودکان باشد دردناک و با هیچ توجیهی قابل قبول نباید باشد. این واقعه ای منحصر به فرد در جامعه نیست. دختران شین آباد را بیاد بیاورید که چگونه در اثر بی مبالاتی وبی توجهی مطلق مسئولین نالایق و ضد بشر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی در اثر انفجار بخاری غیر استاندارد در مدرسه آتش گرفتند. صدها نمونه دیگراز قتل و تجاوزو آزارجنسی کودکان در جامعه ای بشدت ناامن و غیر استاندارد که در صد زیادی از این واقعه های دلخراش درکنار سایرمصائب دیگر اجتماعی همچون خودکشی که به وفور یافت می شوند از آن بی خبریم و به عمد از نشر آن جلوگیری به عمل می آورند.
دنیای کوچولو، دختران شین آباد و هزاران کودک کار و خیابان که به دلیل فقرونداری از مدرسه و آموزش محروم و دنبال لقمه نانی در خیابانها می پلکند ومدام در معرض انواع تعرضتا ت جسمی و روحی و جنسی قرار می گیرند ، همه قربانی سیستم و نظامی هستند که اولویت آن رفاه و آموزش و تامین زندگی امن برای کودکان در مدارس و اجتماع و خانواده نیست. مدارس غیر استاندارد ، عدم رعایت مسائل ایمنی در مدارس و و محروم بودن اکثر مدارس از امکانات تفریحی و آموزشی و تجهیزات لازم برای کودکان، امنیت کودکان را از هر لحاظ با موانع فراوانی روبرو کرده است.
دنیا در اثر ریزش دیوارجانش را از دست می دهد. دختران شین آباد در اثر انفجار بخاری در آتش می سوزند. هزاران کودک درمدارس کپری و یا خرابه ها در سرما و گرما به درس خواندن مشغولند و هزاران کودکی که به دلیل فقراز رفتن به مدرسه محرومند. این ننگ است برای جامعه و سیستمی که بر دریایی از ثروت نشسته وبه سرنوشت کودکان ، به آموزش ، به رفاه و آسایش و امنیت آنان اهمیت نمیدهند.
امروزدر یکی از روزنامه های ایران از زبان معاون آموزشی ابتدایی اداره کل آموزش و پرورش استان سیستان و بلوچستان خواندم که در این استان ۲۶ هزار کودک از تحصیل در سال جاری به دلیل فقر ، به دلیل کمبود مدارس و امکانات و تجهیزات لازم در زمینه آموزش از تحصیل باز مانده اند.درخبردیگری از روزنامه ایلنا آمده بودکه اکثریت معلمان زیر خط فقر هستند و مدارس دولتی با پول مردم اداره می شوند. آمارهای تکان دهنده ای از بیسوادی و کم سوادی وجود بیشتراز۲ میلیون کودکان کار و خیابان که از رفتن به مدرسه محرومند، مدارس غیر استاندارد و کیفیت بد آموزش تدریس و تحمیل خرافات به کودکان ، نشان دهنده وضعیت اسفباری است که بر مدارس و سیستم آموزش و پرورش در ایران حاکم است و فرسنگها از استانداردهای مدرن و انسانی دنیای امروزفاصله دارد و هزاران کودک را از مدرسه و آموزش مدرن محروم کرده است.
نگاه کنید و مقایسه کنید بودجه ای که دولت سالانه به آموزش و پرورش اختصاص میدهد با بودجه هنگفتی که به اهداف نظامی در داخل وبیرون مرزها برای اهداف ارتجاعی، به بودجه ای که به دستگاههای تولید خرافات و تحمیق جامعه همچون مسجد و امامزاده و آخوند که مثل قارچ سبز می شوند، اختصاص میدهد.به اختلاص و دزدی میلیونی سران و کاربدستان دولت نگاه کنید، آنگاه با وضعیت مدارس و آموزش و رفاه اکثریت کودکان مقایسه کنید ،این نظام و سیستم از بیخ و بن گندیده است و آنقدرظالم است که کودکش باید به دلیل غیر استاندارد بودن مدارسش بمیرند و بسوزند. که کارگرش چند ماه چند ماه حقوق نگیرند درعوض به شلاق و زندان محکوم شوند ،که فقر از سر وروی جامعه بالا رفته و شکاف طبقاتی به بالاترین حد خود رسیده است ، که کودکان برای امرار معاش به فروش می رسند ، که معلمهایش به دلیل حق طلبی و اعتراض به این سیستم آموزشی وخرافی و کالایی شدن آموزش و زندگی زیر خط فقر به شکنجه و زندان و محرومیت محکوم می شوند و این سرنوشتی است که نه تنها کودکان بلکه عموم مردم و بخصوص تهیدستان و اردوی کار و زحمت به آن محکوم شده اند.
ما معتقدیم و تجربه چهار دهه زندگی زیر حاکمیت دولت سرمایه داری اسلامی به ما آموخته که تا این نظام بر قرار باشد کوچکترین بهبودی در زندگی و حال و وضع مردم ایجاد نخواهد شد .این وضعیت را نباید تحمل کرد. علیه آن باید قیام کرد. به همین دلیل مردم در دی ماه در اکثر شهرها به خیابان ریختند . به همین دلیل کارگران در اکثرمراکز کاری به اعتراض و اعتصاب دست می زنند. به همین دلیل است که رانندگان کامیون و کامیونداران به اعتصاب سراسر روی آورده اند و به این دلیل زنان و جوانان از این وضعیت به تنگ آمده اند و به اعتراض دست می زنند.
ما خواهان آموزش رایگان و علمی مطابق استانداردهای جوامع مدرن برای کودکان صرف نظر از موقعیت شغلی و طبقاطی خانواده هستیم که از این رژیم بر نمی آید. ما خواهان امنیت و آسایش و رفاه برای کودکان هستیم که شاهدش نیستیم . ما آزادی و رفاه می خواهیم که برای اکثریت مزد بگیر جامعه وجود خارجی ندارد. ما می خواهیم فقر و نداری واعتیاد و زن آزاری و تبعیض و نابرابری از جامعه رخت بربندد . ما خواهان لغو اعدام و آزادی زندانیان سیاسی هستیم که به نفع رژیم نیست.
این درجه از قصاوت و بی رحمی در حق شهروندان یک جامعه فقط از سیستمی بر می آید که جز حفظ نظام به هر قیمتی اهداف دیگری ندارد.گره اصلی امروز جامعه ما ، موانع اصلی برای آزادی وخوشبختی و رفاه و سعادت و امنیت کودکان و جوانانمان و جود رژیم منحوس جمهوری اسلامی و سیستم سرمایه داری مذهبی حاکم است . این مانع را باید از سر راه برداشت . جامعه ما امروز به این تحول به دستان پر قدرت و صف متحد کارگران و زحمتکشان و جوانان و زنان خواهان آزادی ازستم واستثمارنیازمند است . این راه را باید رفت تا دیگر دنیاهای کوچولو بجای مرگ ، زندگی کنند و کودکان در امنیت و رفاه و آسایش زندگی کنند . جامعه ایران در معرض نابودی است.این جامعه را میتوان و باید نجات داد.
***