وریا روشنفکر- ستون هفتگی. آینه‌ای از فروپاشی ساختاری: نگاهی به مطبوعات داخلی ایران
مرور روزنامه‌های داخلی در این هفته تصویری روشن از فرسودگی نظام اسلامی ارائه می‌دهد. بحران‌های اقتصادی، محیط زیستی، آموزشی و دیپلماسی نشان می‌دهد که ساختار قدرت در هیچ حوزه‌ای توان حل مسائل اساسی مردم را ندارد.
روزنامه شرق در مقاله‌ای با عنوان “سلسله تحولات معنادار خاورمیانه” از کاهش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و لبنان خبر می‌دهد. مصادره موقت دارایی‌های حزب‌الله و فشار آمریکا برای محدود کردن نقش رژیم ایران نشان می‌دهد که حکومت دیگر نه در منطقه، نه در سیاست خارجی، کنترل واقعی ندارد.
روزنامه آرمان ملی با تیتر “گام به گام تا تثبیت توافق پکن” نشست سه‌جانبه تهران با حضور نمایندگان دولتهای ایران، عربستان و چین را بعنوان پیشروی بزرگ تصویر کرده است. روایت رسمی پر است از واژه‌هایی مانند “حسن همجواری”، “احترام به تمامیت ارضی” و “تقویت همکاری”. اما تناقض آشکار آنجاست که درست در همین روزها شورای همکاری خلیج فارس ادعای مالکیت بر سه جزیره ایرانی را تصویب کرده است. ژست دیپلماتیک، ضعف واقعی را پنهان نمی‌کند؛ این توافق‌ها نه نشان قدرت، بلکه اعترافی نرم به عقب‌نشینی است.
در حوزه اقتصادی، مردم‌سالاری و توسعه ایرانی با اشاره به کسری بودجه و تورم بالای ۴۵ درصد، هشدار می‌دهند که مدیریت بازار ارز و زندگی روزمره مردم بدون اصلاحات ساختاری غیرممکن است. توسعه ایرانی سیاست تکراری “گرانی ـ یارانه ـ گرانی” را نشانه ناتوانی تاریخی دولت‌ها در اصلاحات واقعی می‌داند.
افزایش ناگهانی قیمت بنزین، طبق گزارش “اقتصاد پویا” نه اصلاح یارانه که جبران کسری بودجه از جیب مردم است و هر جهش قیمتی، فشار اقتصادی را دوچندان می‌کند. روزنامه اقتصاد ملی در گزارشی تحت عنوان”تولید در تنگنا، رفاه در سقوط” نوشته: “تعریف علمی از رکود، اکنون برای اقتصاد ایران به واقعیت تبدیل شــده اســت”. روزنامه اقتصاد پویا در گزارش “گردانندگان فقر” به گوشه ای از واقعیت اعتراف میکند و افزوده فقر نتیجه تحریم نیست، نتیجه سیاست‌های عامدانه و فاسد اقتصادی است.
اقتصادی که با کسری بودجه مزمن، فساد ساختاری، رانت گسترده و امید به “معجزه مذاکره” سرپا مانده، هزینه بقای حاکمیت را از سفره تهی مردم می‌گیرد. روایت کارگر ساختمانی در این گزارش خلاصه همه‌چیز است: “شکم خالی مذاکره نمی‌فهمه! این همان فاصله عمیق میان صاحبان قدرت و واقعیت زندگی میلیون‌ها انسان است؛ مردمی که هر روز فقیرتر می‌شوند تا حکومت راحت‌تر بحران‌هایش را مدیریت کند.
“ستاره صبح “بحران معیشت و محیط زیست را بازتاب داده و نشان می‌دهد که نان، آب و هوا، و رفاه اساسی مردم تهدید شده است. برطبق آماراین روزنامه قدرت خرید مردم در یک سال ٥٠ درصد کاهش بافته است.
همزمان، روزنامه “پیام ما” نوشته جان دانش‌آموزان در گرو تصمیمات اقتصادی و سیاسی است و آموزش و سلامت کودکان قربانی اولویت‌های سیاست‌مداران شده است. دراین میان نگاه طبقاتی ساختاری حکومت آموزش را برحسب مکان زیست و نسبت برخورداری از امکانات چند شقه کرده است.
روزنامه شرق در گزارشی تحقیقی با عنوان “خسارت مداخله” به فاجعه آلودگی هوا پرداخته است. مرگی که صدا ندارد اما هر روز جان می‌گیرد: سالانه بیش از ۵۴ هزار قربانی. خسارت اقتصادی بیش از ۱۳.۹ میلیارد دلار.
در این میان،” کیهان” با حمله به ماراتن زنان در جزیره کیش، این رویداد را نشانه “بی‌حیایی و ولنگاری” جامعه معرفی کرده و با تمرکز بر پوشش شرکت‌کنندگان، مسئولان برگزاری را مورد انتقاد شدید قرار داده است. کیهان این کانون آدمکشان حرفه ای، برگزاری مسابقه‌ای با حدود پنج‌هزار شرکت‌کننده، عمدتاً زنان بی‌حجاب، را نتیجه “غفلت و سستی مسئولان” می‌داند و خواستار برخورد قضایی شده است. این واکنش هیستریک کیهان، برای پوشاندن فجایع کلان حکومتی و نابودی جامعه، بر تشدید کنترل رفتارهای فردی و فرهنگی مردم تمرکز کرده و تهدید توخالی میکند. این واکنشها درد هضم شکست خفت باری است که از زنان خورده اند. نهادهای تبلیغی و مذهبی با بودجه عمومی تغذیه می‌شوند و اهداف ارتجاعی رژیم اسلامی در داخل و خارج را دنبال می‌کنند، در حالی که مردم زیر بار فشار اقتصادی و کاهش قدرت خرید له شده اند.
روزنامه”توسعه ایرانی” تضاد در اظهارات متناقض مسئولان هسته‌ای درباره بازرسان آژانس را نشانه آشکار پنهان‌کاری و بی‌اعتمادی دانسته است. رئیس سازمان انرژی اتمی مدعی شده هیچ بازرسی از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ایران وجود ندارد، در حالی که رافائل گروسی، رئیس آژانس، پیش‌تر از حضور بازرسان سخن گفته بود.
تمام این گزارش‌ها یک پیام واحد دارند: حکومت فاقد توان حل مشکلات اساسی است، تحریم‌ها و فشار خارجی و جنگ ۱۲ روزه تنها بهانه‌ای برای سرپوش گذاشتن بر بن بست همه جانبه‌اند. جمهوری اسلامی با این سیاستها دارد جامعه و کشور را به پرتگاه سقوط هدایت میکند. در نهایت، بحران‌های پی‌درپی نشان می‌دهند که مسئله اصلی، ساختار قدرت و اولویت‌های آن است؛ جامعه دیگر نمی‌تواند چشم خود را بر نابودی همه چیز و تضاد منافع ببندد و دیر یا زود مسیر تغییر را خواهد جست.
۱۰ دسامبر ۲۰۲۵