ملکه عزتی- دست و پا زدن‌های آخر با ایجاد اتاق عفاف و حجاب!
این روزها جناح‌های حکومتی بر سر حجاب دست و پای هم را بد جوری لگد کردند و در باتلاقی دست و پا می‌زنند که برای نجات از آن بهای سنگینی خواهند پرداخت. یکی از لغو حجاب می‌گوید و آن یکی ۸۰ هزار نیروی “آموزش دیده” را به خیابان می‌آورد و دفتر عفاف و حجاب دایر می‌کند! هر دو غافلند از اینکه حجاب نه با توصیه‌های باهنر و پزشکیان حذف شد نه با تهدید مؤمن نسب و ایجاد اتاق عفاف و حجاب برخواهد گشت.
حجاب را زنان به آتش کشیدند و با اراده خود این مظهر فرودستی زن را به زباله دان انداختند. در همان روزهایی که عمامه آخوندها پرانده شد، در همان روزهایی که فریاد مرگ بر جمهوری اسلامی در خیابان‌ها طنین افکن شد و خشم زنان و مردان بیزار از تبعیض و فقر و نابرابری پایان ماجرای اصولگرا و اصلاح طلب را اعلام کرد، حجاب هم پر کشید و دیگر هرگز بر سر زنان بازنخواهد گشت.
اگر تصور این است که یک بار دیگر با ایجاد رعب و وحشت و استفاده از نیروهای سرکوبگر گشت ارشاد می‌شود به جنگ غول از قفس رها شده اعتراضات و نارضایتیهای عمومی در جامعه رفت، هیچ فاکتوری که این سیاست را تایید کند مطلقا وجود ندارد. یک نگاه به اتفاقات این دوره اخیر کافیست تا بدانیم حساب و کتاب‌های اتاق‌های فکر جمهوری اسلامی چه میزان نادقیق و غیر واقعی است. یک نگاه به اعتراضات علیه اعدام آن هم در زندان‌های مخوف این رژیم، تجمعات متعدد بازنشستگان و شعارهای بسیار رادیکال این اعتراضات، اعتراضات دانشجویی و حضورخانواده‌های زندانیان در مقابل مجلس نشان می‌دهد که در اعماق جامعه چه طغیان عظیمی علیه جمهوری اسلامی و کل دستگاه حاکمیت در جریان است.
بحث حجاب و استفاده ابزاری از حجاب هم چون دژ محکم حاکمیت علیه زنان برای به انقیاد کشاندن نیمی از جامعه در چهل و شش سال گذشته به طور مدام به کار گرفته شده. از مهم‌ترین اهداف این سیاست سلب اختیاراز زنان، خاموش کردن صدای اعتراض جنبش زنان و جلوگیری از گسترش خواسته‌های این جنبش و سرایت آن به سایر جنبش‌ها بوده. در همه این سال‌ها جمهوری اسلامی هر طرح زن ستیزانه‌ای را که بشود تصور کرد برای مقابله با بی حجابی در جامعه اجرا کرده، از اسید پاشی تا بازداشت‌های وحشیانه در ماشین‌های گشت ارشاد تا جریمه نقدی و توهین و بی حرمتی به زنان، اما آن چه که امروز می‌بینیم صف زنانی است که با پوشش آزاد و با اراده و تصمیم آزادنه خود آن گونه که خود می‌خواهند در فضای اجتماعی و انظار عمومی ظاهر می‌شوند. این تصویر زیبا این تحرک و به دست گرفتن اختیار به مثابه انسان آزاد و صاحب اختیار به مذاق حاکمان ضد زن خوش نیامده و قصد دارند دور جدیدی از حمله به زنان را سازمان بدهند. اما این بار تمام محاسباتشان بی پایه و بی اساس است. جمهوری اسلامی در موقعیتی نیست که در جبهه‌های متعدد بجنگد و پیروز شود، همزمان بروزاعتراضات گسترده در بیشتر عرصه‌ها این روزها کابوس طیف وسیعی از هیئت حاکمه است. وضعیت معیشتی و رفاهی مردم در حد صفر است، خطر جنگ هنوز در کمین است، بازگشت تحریم‌ها معضلات اقتصادی و معیشتی مردم را چند ده برابر کرده و فعلا کمترین امیدی به بهبود اوضاع نه در حاکمیت نه در میان مردم دیده نمی‌شود. بسیاری از نزدیکان به حلقه قدرت و گردانندگان اصلی این حکومت قالب تهی کردند طوریکه شمخانی می‌گوید شاید غربی‌ها تصمیم گرفتند جمهوری اسلامی را جمع کنند! وضعیت جمهوری اسلامی هیچ زمان به این چنین فلاکتی دچار نشده، سراسیمگی در همه سطوح به وضوح دیده می‌شود. شبح سرنگونی تا بالاترین رده‌های قدرت راه باز کرده، در این میان و با این موقعیت به شدت نابسامان جناب مومنی نسب و مدافعین حجاب و عفاف از مجلس تا حوزه‌های صدور آخوند به صرافت افتادند که با سلاح مبارزه با “بدحجابی” دوباره با پهن کردن بساط گشت ارشاد در خیابان و معابر عمومی علیه زنان دست به ایجاد آشوب و ناامنی بزنند. جمهوری اسلامی در اوج اقتدار و درغیاب اعتراضات گسترده نتوانست در مقابل عزم زنان برای خاتمه دادن به حجاب کار خاصی از پیش ببرد و مجبور به عقب نشینی شد. امروز و در این شرایط بحرانی دیگر نه حنای آتاق عفاف و حجاب رنگی دارد نه تهدید گسیل ارتشی متشکل از هشتاد هزار لمپن ضد زن کسی را مرعوب می‌کند. همه هیاهو و تبلیغات پوچ در رابطه با بیش از ۴۰۰۰ نفر متخصص حجاب و عفاف و تعلیم یافته در این زمینه بخوانید سرکوبگر! و آن دیگر۸۰ هزار تنها برای دلگرمی و تسلی صفوف خودی‌هاست که سایه خیزش ۱۴۰۱ هنوز بر سرشان سنگینی می‌کند. نیروهایی که در زندان با اعتراض و اعتصاب زندانیان علیه احکام اعدام و خانواده‌هایی که علنی علیه حکم اعدام شعار می‌دهند، روبرو هستند به این نوع دلگرمی‌های پوچ و بی پایه نیاز دارند. مومنی نسب مدیر اتاق حجاب و عفاف تهران و کل اتاق فکر مدافعین حجاب در این خیال واهی هستند که با این هیاهو و فضاسازی‌ها می‌توانند زنانی را که علیه قانون بردگی و علیه سلب اختیار از انسان به پا خاستند را مرعوب کرده و وادار به عقب نشینی کنند، می‌گویند این طرحی است برای مقابله با سکولاریسم و بی تفاوتی اجتماعی از طریق ایجاد زیرساخت‌های انسانی و نرم افزاری!!! اعتراف می‌کنند سکولاریسم در جامعه رواج دارد و بقیه نهادهای سرکوب از عهده مقابله با این وضعیت برنیامدند، قوه قضاییه و ضابطین این قوه پای در گل ماندند، سایر نهادهای سرکوب هم توانایی مقابله با صف عظیم زنان علیه حجاب را ندارند. حالا اتاق تازه تأسیس عفاف و حجاب و ۸۰ هزار نیروی تعلیم یافته سرکوبگر را در خیابان‌ها ول می‌کنند تا بلکه بتوانند این خیل عظیم که بی پروا تر از همیشه چهره شهرها را تغییر دادند را با استفاده از قهر و خشونت وادار به تمکین و پذیرش مجدد حجاب بکنند. اما غافلند از این که قدم‌های رو به جلو و دستاوردهای مهمی که زنان در اینمدت کسب کردند به سادگی باز پس گرفته نمی‌شود، این بار جواب سختی هم از زنان و هم از مردان برابری طلبی خواهند گرفت که دیگر حاضر به پذیرش تحقیر و تحمیل نابرابری نیستند. تجربه دهه ۶۰ و اسید پاشی و وحشیگری گشت ارشاد را در روز روشن فراموش کنید، این بار با مردمی روبرو هستید که در شهریور ۱۴۰1 رو در رو با شما جنگیدند و علیه کل ارکان قدرت و ثروت خیابان‌ها را هر چند کوتاه تصرف کردند.
علیرغم همه هارت و پورتی که از چند روز پیش در این رابطه شروع شده تا همین الان بسیار روشن است که بخش بزرگی از حاکمیت به خنسی خورده، علی مطهری با عجز و لابه می‌گوید فقط با کسانی برخورد شود که نافشان پیداست، سخنگوی دولت می‌گوید با فشار و اجبار نمی‌شود حجاب را بر سر کسی کرد و دیگرانی که عاقبت این داستان را پیشبینی میکنند، می‌گویند با بستن دهن مردم چیزی درست نمی‌شود، برخوردهای تند جامعه را قبرستانی می‌کند و از این قبیل افاضات و همه این‌ها یک دلیل دارد: می‌دانند جامعه به عقب بر نخواهد گشت. نه زنان نه جوانان و دانشجویان معترض، نه موج پر تحرک اعتراض علیه اعدام و نه بازنشستگان و کارگرانی که این روزها با اعتصاب و اعتراض خشم خود را علیه حاکمیت سرکوب و ارعاب آشکارا فریاد می‌زنند. آخوند منتخب نیا دبیر کل حزب جمهوریت می‌گوید این رفتار از حمله اسرائیل و آمریکا خطرناک تر است، این اعترافی روشن به گسترش اعتراضات و طغیانی وسیع در کل جامعه است، این آخوند و بسیاری دیگر دریافتند جمهوری اسلامی را مردم کوچه و خیابان، زنان به جان آمده از تبعیض و تحقیر، کارگران بیزار از نظم سرمایه و جوانان خواهان آزادی و برابری به زیر خواهند کشید نه بمب و هواپیماهای آمریکا و اسرائیل. ما هم می‌گوییم در بازی با آتش شما پیروز میدان نخواهید بود. آن زمان هم که اسید پاشی را شروع کردید آن زمان که گشت ارشاد را در خیابان‌ها به جان زنان انداختید آن روزها که تونل مرگ ایجاد کردید و جریمه‌های میلیونی صادر کردید هرگز از سر قدرت نبود. کل این برخوردهای وحشیانه از سر ضعف و ناتوانی کل حاکمیت و شکست در مقابل مقاومت و ایستادگی زنان و مردانی بود که نپذیرفتند و به شما و کل حاکمیت نه گفتند! این بار هم شکست می‌خورید و سخت‌تر از هر زمان!
اکتبر ۲۰۲۵