سعید یگانه- اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار کرج. گامی مهم در “کارزارنه به اعدام”
جمهوری اسلامی ایران، این حکومت انسان ستیز که به رژیم صد هزار اعدام معروف است،رکورد کشتن انسانها را در جهان شکسته است.با حکم دستگاه قضایی جمهوری اسلامی تنها از آغاز سال ۲۰۲۵تا ماه اکتبر، دست کم نزدیک به ۱۲۰۰ نفر در زندانهای مختلف ایران اعدام شده اند.آمار نشان می دهد که این تعداد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته بیش از دوبرابر شده است .
اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار کرج در اعتراض به موج اعدامها وماشین کشتار رژیم اسلامی در شرایطی آغاز شد که نزدیک به دو سال، ازنهم بهمن ۱۴۰۲ازآغاز کارزار “سه شنبه های اعتراضی نه به اعدام” از طرف زندانیان سیاسی گذشته است،که تا اکنون بیش از ۵۲زندان به این کارزار پیوسته اند.
اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار روز دوشنبه ۲۱ مهرماه با انتقال ۱۶زندانی به سلولهای انفرادی برای اجرای حکم اعدام آغاز شد و تا روز یکشنبه به مدت ۶روز ادامه داشت.همزمان با آغاز اعتصاب، خانواده زندانیان محکوم به اعدام در حمایت از اعتصاب زندانیان، در مقابل زندان قزلحصار و همچنین در مقابل مجلس اسلامی به اجتماع اعتراضی دست زدند و خواهان توقف فوری اجرای حکم اعدام شدند.
خبر پایان اعتصاب از طرف یکی از زندانیان اعتصابی بند۲ به بیرون مخابره شد. طی بیانیه ای اعلام کردند که بعد از شش روز اعتصاب در پی حضور نماینده ای از قوه قضائیه و رئیس سازمان زندانها روز یکشنبه در بند ۲زندان، طی نشستی با نمایندگان زندانیان اعتصابی،نماینده قوه قضائیه قول داده که به مدت ۶ماه اجرای حکم اعدام را متوقف کنند و در این فاصله موضوع اصلاح مجازات اعدام در مجلس مورد بررسی قرار گیرد. با وجود فضای سنگین امنیتی در زندان، زندانیان با مقاومت وادامه اعتصاب موفق شدند شش نفراز هم بندیان خودرا که برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده بودند به بند زندان باز گردانند.
اعتصاب غذای زندانیان قزلحصار در ادامه کارزار سه شنبه های اعتراضی نه به اعدام، گامی بلند و موفقیت آمیز علیه حکم شنیع و غیر انسانی اعدام ودرنتیجه آن ، حاکمان مستبد و انسان ستیزدر این رویارویی ناچارشدند ،با وعده قطع موقت اعدام واصلاح قانون مجازات اعدام، در مقابل اعتصاب زندانیان عقب نشینی کردند.
خبر اعتصاب غذای زندانیان عادی قزلحصار در اعتراض به موج اعدام درزندانها بخصوص درقزلحصار، انعکاس جهانی پیدا کرد و مورد حمایت وسیع مخالفان حکم شنیع اعدام در داخل و خارج کشورقرار گرفت.اعتصاب غذای زندانیان از بند ۲آغاز شد و به سرعت در بند های دیگر گسترش یافت.حجم بزرگ اعتصاب، انعکاس وسیع آن در مدیا،حمایت و پشتیبانی از زندانیان،همراهی خانواده های زندانیان محکوم به اعدام، سران بیدادگاههای قضایی را وادار کرد که تن به خواست زندانیان بدهد و با آنان وارد مذاکره بشود.
این اعتصاب، در ادامه “کارزارسه شنبه های نه، به اعدام”میارزه علیه اعدام و برای توقف این عمل شنیع و غیر انسانی را ارتقا داد،توده ای کرد و برای اولین باروسیعا به مسئله جامعه،جنبشهای مختلف اجتماعی تبدیل کرد.معلوم بود که” کارزار سه شنبه های اعتراضی” که به همت زندانیان سیاسی نزدیک به دوسال است زیراختناق زندان آغازشد و هم اکنون بیشتر زندانهای ایران را در برگرفته،نتیجه بخش و به ثمر نشسته وبی تردید اعتصاب زندانیان قزلحصارادامه این کارزار و از آن تاثیرگرفته است.
امانباید کوتاه آمد.به رژیمی که بقای خود را با اعدام و دستگیری و زندان و شکنجه و تجاوز تضمین می کند و بیش از ۴۵سال حاکمیت سیاهش را با سرکوب و ارعاب تحمیل و تضمین کرده است، نباید اعتماد کرد و فرصت داد.باید اعتراض و مبارزه را تا توقف کاملاجرای حکم اعدام،و لغو قانونی مجازات اعدام پیش برد.بایدشعار”نه به اعدام “را به کارزاری توده ای تبدیل کرد.باید مبارزه علیه حکم اعدام و خواست آزادی همه زندانیان سیاسی را به خواست همه جنبشهای اجتماعی تبدیل کرد.همچنانکه اکنون به یکی از شعارهای مهم اعتراضی بازنشستگان تبدیل شده و باید گسترش داد.
جمهوری اسلامی را فقط بازوراعتراض و مبارزه و اعتصاب بخصوص آنجا که جمعی، متحد و گسترده است می توان به عقب راند وبه زانو درآورد.ما راهی جزمبارزه متحد و متشکل برای تحمیل خواستها و مطالبات خود به رژیم اسلامی سرمایه داران نداریم. در این شرایط ضروری است که جنبشهای اجتماعی از کارگران،بازنشستگان،تا معلمان و دانشجویان و جنبش زنان برای پایان دادن به وضعیت فلاکتبار حاکم بر ایران متحدانه تر به میدان بیایند.
جمهوری اسلامی، این حکومت انسان ستیز وزن ستیز با مبارزه ومقاومت بخصوص زنان ناچار شد از قانون حجاب وعفاف دست بکشد. این سنگر را زنان فتح کردند و رژیم را ناچار کردند که به خواست آنان تن بدهد.این موفقیتی بزرگ برای جنبش سرنگونی انقلابی و آزادیخواهی و جنبش آزادی زن در ایران است.مبارزه ای که توانست شکست بزرگی را در این سنگربه جمهوری اسلامی تحمیل کند و یکی از عمارتهای مهم حاکمیت سیاه اسلامی را فروبریزد. بسیار ضروری است که جنبشهای اجتماعی و جنبش کارگری به ویژه برای پیشروی و فتح سنگرهای جدید، ازجمله لغو مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی، همراه مقاومت و مبارزه زندانیان بکوشند.
حکم شنیع اعدام ،ماشین کشتار جمهوری اسلامی باید متوقف شود.زندانیان سیاسی باید آزاد شوند.این دو خواست در کنار سایر مطالبات بر حق مردم،ضروری است که درصدر شعارهای اعتراضی قرار بگیرند. اعدام ابزارسلطه است و باید لغو شود.
در شرایطی جمهوری اسلامی در مقابل دشمنان ساختگی حاضر به کرنش و سازش هست، در مقابل مردم معترض به بی حقوقی وفقر وفلاکت و تبعیض و نابرابری هر چه بیشتر به ابزار اعدام و سرکوب روی آورده است و کوتاه نمی آید. این نشانه بارزی است که جمهوری اسلامی دشمن اصلی خود را مردمی می داند که دیگر نمی خواهند زیر بار زور بروند. فاکتوری که بقای جمهوری اسلامی را به خطر انداخته، مبارزه و نارضایتی ونفرت عمیقی است که تمام جامعه را در برگرفته، نه تهدیدهای آمریکا و دول اروپایی. رژیم سرمایه داری اسلامی جامعه را به فقر و فلاکت کشانده،نان و آب و برق محدود شده، ولی دست از جنایت بر نمی دارد.جمهوری اسلامی نگران از تکرارخیزش علیه فقرو ستم و تبعیض همچون شهریور۱۴۰۱ به هروسیله برای ادامه بقا چنگ می اندازد. کابوس تکرارخیزشهای علیه فقر و تبعیض وبرای سرنگونی، آرامش را از سران رژیم ربوده است. این حکومت را با یک انقلاب اجتماعی باید به زیرکشید. این امراکثریت مردم کارگر و زحمتکش ودرراس آن جنبش طبقه کارگربرای آزادی و برابری است.
نه به اعدام، زنده باد آزادی
٢٣ اکتبر ٢٠٢٥
