علی چوادی- تف بر نظام، بوسه بر آزادی، انقلابی زنانه در راه است
در دادگاه، سپیده قلیان، زنی از نسلی که با تحقیر، شکنجه، و تحمیل زیسته، برمیخیزد. نه با اسلحه، نه با شعار، که با تفی نمادین، کل اقتدار کاذب دستگاه سرکوب را در هم میکوبد. و بیرون، زنی دیگر با موهای افشان قرمز، با لبخند و بوسه، دیوار زندان را بیاعتبار میکند. اینها داستانهای شخصی نیستند، صحنه هایی سمبلیکاند از انقلابی که در راه است – انقلابی زنانه، انقلابی علیه حجاب، شلاق، قتل ناموسی، پدرسالاری، شریعت، اسلام، بردگی، و … هر آن چه بر تن و جان زن زنجیر انداخته است.
این همان انقلابی است که منصور حکمت سالها پیش، با شفافیتی کم نظیر، از آن سخن گفت: انقلابی که از “زن”، با “زن”، آغاز میشود، اما مقصدش “انسان” است. چرا؟ زیرا جامعهای که زن در آن آزاد نیست، نه آزاد است، نه خواهد شد. زیرا در جامعهای که زن برده خانه است، مرد هم زندانی بیرون است. خانهای که در آن فرمان میبرند، خیابانی خواهد ساخت که در آن سرکوب میکنند.
ستم بر زن، اگرچه در شریعت اسلام، سنت، اخلاق، و حتی در قانون نهادینه شده، اما ریشه اش را باید عمیق تر جست: در ساختارهایی که مالکیت، کار، بدن، تولید مثل و احساس را در اسارت روابط کالایی و سلطه طبقاتی میخواهند. نظام سرمایه داری، این نظام بردگی مدرن، نه تنها زن را به عنوان کارگر ارزان، مادر “ایدهآل”، یا کالای جنسی بازتولید میکند، بلکه با بازوی سنت، مذهب، و ناسیونالیسم، او را در موقعیت فرو دست تثبیت میکند.
از حجاب اجباری تا تقدیس مادری، از خشونت خانگی تا حتی برخی آگهیهای تبلیغاتی، از نظام قضایی تا نظام ارث و طلاق، همه بندهای زنجیریاند که تنها با شکستن کل این نظم پوسیده از هم خواهد گسست. و این درست همان نقطهای است که انقلاب زنانه به انقلاب اجتماعی گره میخورد.
زن، اگر آزاد شود، دیگر نه “نیمه انسان”، که تمام انسان خواهد شد. اما برای آزاد شدن، نه به فتوا نیاز است، نه به وعده پادشاهان منتظر در تبعید. آزادی زن، آزادی از نظم طبقاتی، از مالکیت خصوصی، از نا برابری جنسی تحمیل شده، از دین و دولت و سلطنت و سیستم مردسالاری است.
و این جا است که آن “ضعیفه”ای که قرنها تحقیر شد، اکنون به پرچم دار شورش بدل شده است. او دیگر نه صبور است، نه مطیع، نه منتظر؛ بلکه فریادش، گیسوانش، لبخندش، و حتی تفش، روایت رهایی آیندهای است که دیگر به نام خدا و شاه و شوهر امضا نخواهد شد.
انقلاب آتی، اگر قرار است انسانی، برابر، و آزاد باشد، ناگزیر باید زنانه باشد. چرا که هیچ جامعهای آزاد نمیشود، مگر آن که زن در آن آزاد شده باشد.
* این مطلب اولین بار در نشریه کمونیست شماره ٨١٤ در صفحه “از میان رویدادهای هفته” منتشر شد.
###