سعید یگانه- آتش سوزی در بلندیهای آبیدر شهر سنندج و جانباختن سه جوان
خبرجانباختن سه جوان به نامهای حمید مرادی،خه بات امینی و چیاکویوسفی نژاد در جریان مقابله با آتش سوزی بلندیهای آبیدر شهر سنندج به راستی تکاندهنده و آزار دهنده بود. دونفر دیگراز یاران آنان به نامهای محسن و مصطفی به دلیل جراحات ناشی از این آتش سوزی در بیمارستان به سر می برند.ابتدا به خانواده این عزیزان،بستگان و مردم داغدیده شهر سنندج تسلیت می گویم ،خود را شریک درد و غم از دست دادن این جوانان می دانم و از صمیم قلب آرزوی بهبودی برای زخمیهای این حادثه دارم.
این اولین بار نیست که در کردستان جانهای شیفته ای در مقابله با آتش سوزی از دست می روند.چند سال قبل شریف باجور و یارانش در مریوان در این چنین حادثه ای جان شیرین خود را از دست دادند.
جان این انسانها ارزشمند است و نباید به آسانی در چنین حوادثی تلف شوند.من این جوانان را شخصا از نزدیک نمی شناسم،اما آنچه روشن است اینها مدافعان محیط زیست و عاشقان طبیعت از اعضای انجمن های محیط زیستی بودند و در این راه جانهایی شیفته بودند و از دست رفتند.بدون اینکه ارزش وکار وفعالیت و تلاش این عزیزان را ذره ای نادیده بگیرم، به عنوان فعال سیاسی وآزادیخواه وکمونیست باید بگویم که به جنگ آتش رفتن آنهم با امکانات ابتدایی رفتن به استقبال مرگ است وعواقب زیانباری برای خانواده، بستگان وجامعه دارد. به این دلیل نباید به سادگی در کناراینچنین حوادث ناگواری گذشت.
نباید اجازه داد جوانانی که با درد ورنج بزرگ شده اند این چنین طعمه آتش شوند و جانشان را از دست دهند. ساختن چنین انسانهایی که حس انساندوستی و مبارزه جویی درآنها موج می زند کار آسانی نیست.مقابله با اتش آنهم در این ابعاد وظیفه انسانها با دست خالی نیست. آتش فداکاری و قهرمانی را نمی پذیرد. احساس انسانی و عشق به طبیعت در این جوانان عمیقا تحسین آمیز است. اما جانباختن این عزیزان به این شکل تاسف آورو عمیقا آزاردهنده است .مقابله با آتش سوزی آنهم در این ابعاد امکانات ، تجهیزات ایمنی وابزارهای لازم می طلبد که این جوانان از حداقلی ازآن بر خوردارنبودند. وقتی امکانات لازم نیست و یا در اختیار ندارند نباید به قیمت از دست دادن جان انسانها تمام شود وضروری نیست.این سرزنش نیست. از سر احساس مسئولیت ونگرانی ازاین اتفاقات ناگواراست که باید به هر وسیله ممکن ازتکرارآن پرهیز کرد.نباید اجازه داد جان این جوانان قربانی بی مسئولیتی دولت ونوعی فرهنگ قهرمان پروری و “شهید پروری” بیمورد شود.
مقابله با حوادث طبیعی وظیفه دولت و ارگانهای مربوطه است. باید با اعتراض و مبارزه متحدانه دولت را موظف به اقدامات پیشگیری از این حوادث کرد. درغیاب مسئولیت دولت و اقدام به موقع در قبال این حوادث روشن است که جامعه از خود عکس العمل نشان می دهد.درسالهای گذشته ، در وقوع زلزله، و سیل و در دوران کرونا فعالین چپ و آزادیخواه وانجمنها وتشکلهای توده ای در کمک به مردم سنگ تمام گذاشتند و بدون تردید جانباختگان فاجعه آتش سوزی آبیدراز جمله این انسانها بودند که در این حوادث در کنارمردم و به آنها کمک کردند. تشکیل نهادها وانجمنهای مدافع محیط زیست، کودکان وغیره، بسیار ضروری اند، اما بخشأ حاصل بی عملی دولت، لاقیدی نسبت به جان انسانها وتحمیل شرایط دشواری است که جمهوری اسلامی با سیاستهای ضد مردمی و سرکوبگرانه اش در قبال محیط زیست و همه امورات مربوط به زندگی مردم به جامعه تحمیل کرده است واین وظایف را بردوش مردم انداخته است. اما نباید اجازه داد که هزینه بی لیاقتی وعدم مسئولیت در قبال جان مردم و امنیت مردم را ، خود مردم و جوانان با از دست دادن جان خود متقبل شوند. جلو چنین هزینه هایی را باید گرفت.جامعه و بخصوص بخش پیشرو آن باید هوشیارانه به این پدیده ها برخورد کند و از تکرارآن جلوگیری به عمل آورند.
در این حادثه آنچه نامشخص است اقدام به موقع نهادهای دولتی ، آتش نشانی ووجود امکانات لازم برای مهار ونجات جان این جوانان بود. شما تصور کنید که اگر بر فرض مثال همین مردم در اعتراض به این آتش سوزی به خیابان می آمدند ویا مقابل استانداری دست به اعترض می زدند، نیروهای سرکوب با سرعت برق مثل مور و ملخ به جان مردم می افتادند، اما در مقابل آنچه به زندگی و آسایش و امنیت مردم مربوط است بی عمل و خود چه بساعامل بسیاری از بروز این حوادث هستند.
در این حادثه مردم مبارزشهر سنندج با شرکت وسیع درمراسمهای تشیع این جانباختگان در کنار خانواده این عزیزان آنان را بدرقه و به خاک سپردند. این نمایشی ازهمبستگی انسانی و قدردانی از فعالیت ارزشمند این جوانان در قبال محیط زیست وکارهای انسانی آنان بود و باید به آن ارج نهاد. اما عده ای تلاش می کنند که در این حمایت وسیع انسانی، ازمرگ این انسانهای شریف وزحمتکش با فرهنگ”شهید پروری” شهید نامری”ونسبت دادن این جوانان جانباخته به آب و خاک و قومی گری وباورهای خرافی، شرایط را به نفع خود مصادره و جایگاهی برای خود بیابند. درغیاب یک فضای چپ و آزادیخواهانه ،انسانی و برابری طلبانه در جامعه که جمهوری اسلامی مانع اصلی بروزعلنی آن است، میدان برای ترویج افکارناسیونالیستی و خرافی باز می شود. وظیفه فعالین چپ و کمونیست و آزادیخواه آن هم در سنندج مرکز عروج نیروی چپ و سوسیالیست با حضور فعال و مؤثر خود این خلأ پرکنند.یاد جانباختگان اتش سوزی آبیدر، گرامی و عزیزاست وفعالیت انسانی و ارزشمند آنان نباید به فراموشی سپرده شود.
٣٠ ژوئیه ٢٠٢٥