کارگر نفت ما، رهبر سر سخت ما،این شعاری از دل تاریخ است که در جریان انقلابی که منجر به قیام ۲۲ بهمن ۵۷ گردید،سرداده شد.
بعد ازشکست انقلاب ۵۷ توسط ضد انقلاب اسلامی مرتجع به درازای ۴۰ سال از جای جای ایران در ابعاد مختلف اعتصابات و اعتراضاتی در جریان بوده که در حرکتهای دی ماه سال ۹۶ وارد مرحله ای جدید، چه در محتوی و نوع مطالبات و چه در گستره و دامنه اعتراضات گردید.حرکتهای وسیع خیابانی در بیشتر از یکصد شهر، آنهم نه در چهارچوب مطالبات درون حکومتی بلکه با خواست و اعلام نابودی سیستم حاکم نوید مرحله ای جدید از مبارزه بانظام جمهوری اسلامی را سرداد.
سرکوب شدید و سبعانه ازسراستیصال حکومت، در حرکتهای دی ماه به منظور آن بود که این حرکت سرنگونی طلبانه، که خواستگاهش طبقات فرودست وزحمتکش جامعه بود، پایان یابد و ضرب ارتجاع حاکم کماکان برگستره ایران مستولی باشد. اما اعتراضات و اعتصابات سلسله وار رانندگان کامیون و کامیونداران، معلمان و حمایت گسترده دانش آموزان و دانشجویان و مردم در شهرها از آن بواقع نشان داد که حکومت جمهوری اسلامی که اساسا مشروعیتی برای ادامه حیات ندارد، در عمل نیز دچار تزلزل گشته و فروپاشی آن را باسرکوب و ارعاب هم نیز نمی توان چندان به تعویق انداخت.
اما اعتصابات واعتراضات کارگران فولاد و نیشکر هفت تپه در یکماه گذشته با حمایت مردم شوش و اهواز که شاخص برجسته طبقاتی دارد و نشانگر نقش موثر و پیشرو کارگران در جامعه است، به عنوان ضربه محکم برای پایان کار جمهوری اسلامی دانست.
کارگران و رهبران آگاه و جسور نیشکر هفت تپه پیش قراولان و خط شکنان حرکت باشکوهی گشتند که توسط همرزمانشان در فولاد اهواز کالبد پوشالی نظام مرتجع حاکم را بلرزه درآورد و یقینا این حرکت تداوم خواهد یافت و به نابودی نظام سرمایه داری در ایران منجر خواهد گشت.
از این روی برای نظام چاره ای جز نشان دادن خوی وحشی گری والبته از روی استیصال در تقابل با حرکت کارگری نمانده است و با دستگیری رهبران کارگری و حذف فیزیکی آنها ازمیدان مبارزه، به خیال خامش میتواند از این مهلکه جان سالم بدر برد.
اماجامعه کارگری ایران اکنون در آستانه یک بزنگاه تاریخی است. شکاف و مصاف طبقاتی هیچگاه بدینسان پر رنگ و شدید نبوده است. نمی توان باحذف رهبران کارگری در یک نقطه این آتش خشم را فرو نشاند.
در طول پروسه هر انقلابی ده ها و صدها رهبر پیشرو با دامنه نفوذ محلی تا سراسری به صحنه میایند و نقش وتاثیر خود را در دوره انقلابی ایفا می نمایند.
اینک که موج اعتراضی طبقه کارگر و مردم ستمدیده بپا خواسته است تا تحقق کامل حقوق خود که همانا در نابودی نظام سرمایه داری حاکم است، آرام نمی نشیند . بازداشت اسماعیل بخشی رهبر جسور و آگاه نیشکر هفت تپه و سپیده قلیان عنصر خلاف جریان رسانه و خبر، قطعا نه تنها جمهوری اسلامی را از این نابودی نمی رهاند، بلکه طلیعه ظهور صدها جوانان آزادی خواه و برابری طلبی میگردد که سرنگونی جمهوری اسلامی را اولین قدم در راه برقراری و استقرار جمهوری سوسیالیستی در جغرافیای ایران مطالبه می نمایند.
مازنده بر آنیم که آرام نگیریم، موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
***