ملکه عزتی- دو سال پس از خیزش شهریور بارقه های آن در جامعه!
در شهریور ماه ۱۴۰۱ مبارزات و شجاعت مردان و زنانی که در مقابله با حکومت اسلامی و سرکوب و بیحقوقی فاجعه بار در این حکومت صحنه سیاسی ایران را برای همه کسانی که شاهد این اعتراضات بودند دیدنی کرد.
زنانی که در طی ۴ دهه گذشته، صحنه سیاست ایران هرگز از مقاومت و مبارزات آزادیخواهانه آنان خالی نبوده در شهریور آن سال حماسه آفریدند. در مقابل هجوم و حمله اوباشان امنیتی بی محابا ایستادند، گلوله خوردند، با ساچمه کور شدند، بازداشت و زندانی شدند اما پا پس نکشیدند. خیزش انقلابی شهریور صحنه عظیم رودررویی حکومت سرکوب و شکنجه و مردم معترضی بود که خواهان آزادی و رفاه، خواهان معیشت شایسته انسان این قرن و خواهان لغو قوانین جاری سرکوب و ستم بودند. مردم معترض و متنفر از جمهوری اسلامی روشن و بی محابا در خیابان و معابر عمومی خشم خود را علیه هر جناح و دسته حکومتی فریاد زدند و علیه وضع موجود و با پرچم تغییر و تحول بنیادی و انقلابی روزها در میدان ماندند. خیزش انقلابی شهریور با قتل حکومتی مهسا-ژینا امینی شروع شد و با خروش پرقدرت زنان و جوانان انقلابی علیه جمهوری اسلامی و کل نمادهای “اقتدار” اسلامی ادامه یافت. حجاب اسلامی به آتش کشیده شد و با پراندن عمامه آخوندها ترس مردم در مقابل دستگاه زور و سرکوب جلادان اسلحه بدست و سرکوبگر فروریخت. زنانی که زنجیر اسارت را از پا باز کرده بودند در رهبری اعتراضات و در صف اول مبارزه نقش آفریدند. در آن چند هفته جامعه شاهد صحنه های با شکوهی از حضور پرشور نسلی بود که جمهوری اسلامی به خیال خود توانسته بود آنها را از صحن علنی جامعه حذف کند و اجازه دخالت در سرنوشت خود را به آنان ندهد.
با سرکوبی بیسابقه و با کشتار و قتل عام بیش از ۱۵۰۰ نفر و بازداشت و سر به نیست کردن بسیارانی دیگر از یک طرف و عدم حضور میلیونی سایر اقشار اجتماعی در میدان و نبود یک رهبری قدرتمند سراسری و صاحب نفوذ از طرف دیگر، این اعتراضات در سطح علنی و خیابانی فروکش کرد اما بارقه های آن جنبش و ادامه مبارزات در اشکال دیگر پس از ۲ سال کماکان در جریان است. در طول ۴۵ سال حاکمیت جمهوری اسلامی هیچ زمانی نفرت و رودررویی علنی مابین حکومت و مردم تا این حد روشن و آشکار در جریان نبوده. پس از ۴۵ سال امروز این سران جمهوری اسلامی و در راس آنان خامنه ای است که وحشت خیزشی با شکوه و منجر به سرنگونی خواب از چشمشان ربوده. دو سال پس از خیزش ۱۴۰۱ اعتراضات کارگران، معلمان و سایر اقشار اجتماعی و امروز اعتراض و اعتصاب شکوهمند پرستاران تنها نمودهایی از رودررویی آشکار با حکومت و تداوم مبارزه علیه معیشت زیر خط فقر و فلاکت روزافزون در جامعه است. امروز جمهوری اسلامی با زنانی روبرو است که هیچ قدرتی نمیتواند آنان را به قبل از خیزش ۱۴۰۱ برگرداند. در این عرصه جامعه با یک رنسانس روبرو است. اگر حجاب اسلامی با استفاده از لمپن های بسیجی و چماق بدستان حکومتی و با ضرب پونز و اسید و بازداشت و جریمه به زنان تحمیل شد، هیچ زمانی اما زنان با تمایل خود زیر بار قبول آن نرفتند و بطور کامل تمکین نکردند. امروز اما کل حاکمیت از موجی که در جامعه علیه این نماد تحقیر و فرودستی زنان راه افتاده در شوک عظیمی قرار گرفته. زنان امروز در سطح وسیعی حجاب اسلامی را دور انداخته اند و با پوشش انتخابی در سطح جامعه ظاهر میشوند. امروز و دو سال پس از شهریور ۱۴۰۱ حضور زنان در سطح علنی جامعه و بی اعتنایی به قوانین و فرهنگ مردسالار و اسلامی وحشت مرگ را در دل کل دست اندرکاران حکومتی میتوان به وضوح دید. هر روز با برنامه و طرحی به میدان میایند، هر روز ترفندی جدید و اما بیفایده و شکست خورده. هر روز و از هر تریبونی که در اختیار دارند به نفرت پراکنی علیه زنان مشغولند، در مقابل اما موج حمایت از زنان و حق انتخاب آنان هر روز فعالتر و قوی تر میشود. دستپاچه شده اند، با تهدید و اعمال خشونت نه تنها نتیجه نگرفتند بلکه هر روز با مناظر جدیدتری روبرو میشوند. نسلی از زنان و جوانان که نه تنها در مقابل تهدیدات آنها میایستند و جواب میدهند بلکه به تعرض و حمله متقابل دست میزنند. علیرغم موج وسیع تهدید و ترفندهای هر روزه زنان مقاوم و مصمم حتی در زندان هم دست از اعتراض و ابراز مخالفت برنداشته اند. دیدن چنین صحنه های است که اجازه نمیدهد شهریور و خیزش انقلابی ۱۴۰۱ به محاق برود و شکست بخورد. اگر خیابانها را با زور اسلحه پس گرفتند اما خاموشی را نتوانستند حاکم کنند. اگر توانستند نیکاها و مهساها و صدها جان شیفته دیگر را با گلوله و زیر شکنجه از بین ببرند، خشم مردم معترض و تنفر عمیق جامعه را اما بسیار عمیق تر، آشکارتر در مقابل خود دارند. بهمین دلیل است که ما میگوییم خیزش انقلابی شهریور علیرغم فروکشی و بروز صحنه های باشکوه حجاب سوزان و اخوند پران در خیابان اما در ذهن و باور جامعه در جریان است.
امروز حکومت با جامعه ای ضد قوانین اسلامی، ضد تبعیض و بیحقوقی و آزادیخواه و برابری طلب روبرو است که بسادگی میدان را خالی نخواهد کرد. امروز امر زنان دیگر تنها به برداشتن حجاب اسلامی محدود نمیشود، لغو آپارتاید جنسی و حقوق برابر در چشم انداز است. کارگر امروز تنها دغدغه معیشت و نان سفره خود را ندارد، امرش، افق مبارزه اش به کل جامعه و به سایر اقشار اجتماعی هم معطوف است. خود را شریک افت و خیزهای مبارزه معلمین و پرستاران میداند، رهنمود میدهد و راهکار نشان میدهد. در مبارزه برای لغو مجازات اعدام و تلاش برای آزادی زندانیان سیاسی در میدان است و علیه نابرابریهای فاحش طبقاتی و اقتصادی حرف دارد و معترض است. خانواده های جانباختگان علیرغم از دست دادن عزیزانشان و سوگ مرگ نزدیکانشان کماکان بخشی از روند این مبارزه در همه عرصه ها هستند. جمهوری اسلامی علیرغم هر درجه از سرکوب و ایجاد شرایط امنیتی و ارعاب و وحشت اما بطور واقع در یک منگنه جدی قرار گرفته و قافیه را در مواردی به مردم باخته. دستاورد خیزش شهریور در این عرصه هم خود را نشان میدهد. امروز حفظ قدرت برای جمهوری اسلامی جز از طریق سرکوب به هیچ شکل دیگری ممکن نیست. اما با نگاهی به روند حوادث در جامعه و تغییر و تحولاتی که در جریان است باید منتظر حضور و به میدان آمدن خیزشی بسیار باشکوه تر و همه جانبه تر در روزهایی نه چندان دور بود. برای تعیین تکلیف نهایی با این حکومت سرکوبگر راه دیگری متصور نیست!
ملکه عزتی
سپتامبر ۲۰۲۴