فاطمه عسگری- وظیفه معلمان در اوضاع سیاسی کنونی
در پی جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی، آمریکا و اسرائیل، بار دیگر جناحهای مختلف حکومت اسلامی و اپوزیسیونهای وابسته به ساختار قدرت، به صحنه آمدهاند تا با طرح آلترناتیوهایی مانند «رفراندوم»، «گذار» یا بیانیههای پر زرقوبرق حقوق بشری، راه بقا و حفظ ساختار موجود را با رنگ و لعاب جدیدی پیش ببرند. از موسوی تا برندگان نوبل، همه و همه برای عقیمسازی هرگونه انقلاب اجتماعی و طبقاتی وارد میدان شدهاند.
از سوی دیگر رضا پهلوی و جریان سلطنتطلب نیز بار دیگر با نمایشهایی مانند «همایش همکاری ملی برای نجات ایران» به دنبال بازتولید مضحکههایی همچون نشست جورجتاون هستند. پروژههایی که با هدف آمادهسازی انتقال قدرت از بالا، آن هم به کمک دولتهای غربی و در پی حمله نظامی، دنبال میشوند.
در شرایطی که فقر، بیآبی، تخریب محیط زیست، اعدام، سرکوب و بازداشت، جامعه را دوباره به خیابانها کشانده، و اعتراضات کارگران و زحمتکشان پس از فضای جنگی دوباره اوج گرفته، اکنون زمان آن است که همانند خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱، علیه آلترناتیوسازی از بالا و سناریوهای ارتجاعی، موضعگیری روشن صورت گیرد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، به همراه تشکلها و نهادهای کارگری، در آن دوره با صدور منشورهایی مستقل، صف خود را از جریانات طرفدار سرمایه و پرو غربی جدا کردند. اکنون نیز باید علیه هر طرحی با عنوان «گذار»، «رفراندوم» یا «رژیمچنج» که چیزی جز به انحراف کشاندن جنبشهای اعتراضی و تکرار سناریوهایی مانند گوادلوپ ۵۷ نیست، موضعگیری صریح و رادیکال صورت گیرد.
تشکلهای صنفی معلمان بارها نشان دادهاند که صرفاً به دنبال بهبود معیشت نیستند، بلکه خواهان تغییرات کلان اجتماعی، طبقاتی و سیاسی هستند. از این رو معلمان آگاه، رادیکال و پیشرو وظیفه دارند علیه هرگونه سناریوسازی برای نجات ساختار قدرت موجود، چه از سوی اصلاحطلبان حکومتی و چه از سوی نیروهای راست اپوزیسیون، ایستادگی کرده و بر تغییر بنیادین از پایین و توسط خود مردم و طبقه کارگر تأکید کنند.
راه خلاصی از جمهوری اسلامی نه از دل رفراندوم است، نه از «گذار» کنترلشده، و نه از جنگهای نیابتی و توافقات پشت پرده قدرتهای جهانی. رهایی تنها از مسیر مبارزات ریشهای، مستقیم و از پایین توسط تودهها و جنبش طبقه کارگر ممکن است.
۳۱ ژوئیه۲۰۲۵