فاطمه عسگری- لزوم همبستگی معلمان با طبقه کارگر در روز جهانی کارگر!
در آستانه روز جهانی کارگر، روز رزم طبقه کارگر، زحمتکشان و مزدبگیران جامعه علیه سیستم سرمایه داری هستیم، روزی که با مختصات ویژه ایران، دارای اهمیت صد چندان برای جامعه است. در آستانه روز جهانی کارگر شاهد تحولات و معضلات عدیده اجتماعی، سیاسی و طبقاتی هستیم.
این روزها شاهد امضای تفاهمنامه بین علی رضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش و احمدرضا رادان فرمانده جنایتکار کل نیروی انتظامی(فراجا) برای حضور پلیس در مدارس هستیم.
این تفاهم نامه تحت عنوان «پیشگیری از آسیبهای اجتماعی» و «ارتقای فرهنگ حجاب» به امضا رسیده است. تفاهم نامه ای که با احمد رضا رادان چهره جنایتکار نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی که بدلیل دخالت مستقیم در سرکوب خیزش های سالهای گذشته، تحت پیگرد بین المللی قرار دارد، یکی ازاقدامات سرکوبگرانه و جنایتکارانه معلمان، دانش آموزان و اولیای دانش آموزان است.
مدارس در سالهای اخیر به یکی از سنگرهای مبارزاتی در سطح سراسری بدل شده و بخصوص در خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ شاهد قد علم کردن دانش آموزان بخصوص دانش آموزان دختر در برابر آپارتاید جنسی و حجاب اسلامی بودیم.
حضور پلیس در مدارس چند هدف عمده را دنبال میکند؛ نظارت و کنترل جو سیاسی و پتانسیل هرگونه اقدام برای تحصن و هر شکلی از اعتراض از سوی معلمان و همچنین نظارت و دخالت بر پوشش دانش آموزان مانند حجاب اسلامی، تحمیل ایدئولوژی شکست خورده اسلامی از طریق نیروهای قهریه و زیر ضرب بردن فضای آموزشی کشور.
جمهوری اسلامی که نتوانسته است در سالهای اخیر حجاب اسلامی را بر جامعه تحمیل کند و در خیزش انقلابی شهریور ۱۴۰۱ شاهد به آتش کشیده شدن حجاب این یوغ بردگی زنان از سوی دانش آموزان، معلمان، دانشجویان و زنان مبارز در سراسر کشور بودیم و عملا با به زباله دان انداخته شد،واز انجایی که لایحه حجاب و عفاف با مخالفت و مبارزات روزانه زنان و دختران مواجه شده است، این بار تصمیم به سرکوب مبارزات معلمان و دانش آموزان علیه حجاب اسلامی از طریق ورود نیروی سرکوبگر پلیس به مدارس شده است.
بجز وضعیت فلاکتبار امنیتی در مدارس، شاهد شکست و بحران سیاسی جمهوری اسلامی هستیم. پس از شکست های متداول محور مقاومت در منطقه در یکسال گذشته تبلیغات و تنش و تقابل نظامی بین آمریکا و جمهوری اسلامی بالا گرفت و دست آخر جمهوری اسلامی ناچار شد به پای میز مذاکره برای سازش با غرب نبشیند.
در شرایط کنونی برای جمهوری اسلامی دو گزینه وجود دارد، توافق با آمریکا و سازش با حکومتی که سالیان است آن را دشمن نامیده اما بارها پشت درهای بسته و مخفیانه مذاکره و معامله کرده اند، اینک بصورت علنی به سمت مذاکره و سازش با آن روی آورده اند. گزینه دیگر عدم توافق و تقابل نظامی است، اما این گزینه نه به نفع جمهوری اسلامی است و نه حکومت آمریکا خواهان چنین هزینه ای است.
جمهوری اسلامی در بحران جدید با آمریکا بر سر دو راهی سازش و تغییرات اساسی در سیاست خارجی و داخلی و جنگ، گیر کرده است که گزینه سازش به لحاظ موقعیت اقتصادی، سیاسی هر دو طرف محتمل تر به نظر میرسد.
به جز فضای جنگی و سرکوب دانش آموزان از طریق دست اندازی و پروژه پادگان سازی مدارس مشکلات معیشتی امکان زیست معلمان و عموم طبقه کارگر و زحمتکشان و جامعه را غیر ممکن ساخته است.
مسئله دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر فلاکتی است که توان زیست برای طبقه کارگرو هر مزدبگیری را غیر ممکن کرده است. معلمان بخشی از طبقه کارگرهستند که در سالهای اخیر که کمترین سهمی از سرمایه جامعه در برابر زحمات شبانه روزه خود داشته است و در برابر خواست های معیشتی چیزی جز زندان، شکنجه، توبیخ و تبعید حاصلش نشده اما کماکان به مبارزات طبقاتی خود ادامه میدهد.
دستمزد متوسط معلمان بین ۱۲ الی ۱۵ میلیون تومان است و ایندستمزد مربوط به معلمان و فرهنگیان استخدام رسمی آموزش و پرورش است. این در حالی است که حکومت اسلامی در جهت کنترل و نظارت بیشتر بر معلمان به استخدام پیمانی معلمان روی آورده است، در این قرارداد معلمان سالیانه برای تمدید استخدام باید با کارگزینی روبرو شده، ضمن تحقیق مجدد امنیتی-ایدئولوژیک با حقوق پایه حداقل روبرو میشوند. تعداد زیادی از معلمان با وجود داشتن توان و قابلیت های بالا بعنوان حق ابتدایی استخدام میشوند، از بیمه و امنیت شغلی حداقلی نیز بهره مند نیستند، در بهترین وضعیت شاید مورد لطف قرار گرفته و به قرارداد پیمانی و رسمی ارتقا پیدا کنند تا حقوق چند برابر زیر خط فقر سایر معلمان را تجربه کنند.
در سالهای گذشته بخش عظیمی از معلمان به خصوص فعالین فرهنگی معترض به وضعیت چند برابر زیر خط فقر معیشتی خود علی رغم بازداشت و زندان از حقوق حداقل پایه تعیین شده خود نیز محروم شده اند.
مبارزات معلمان در سالهای گذشته بخصوص از نیمه دوم دهه ۹۰ تاکنون با خواست های محوری معیشتی، آموزش رایگان، علیه حجاب اسلامی، علیه پولیسازی و آموزش ایدئولوژیک و در همبستگی با جنبش های طبقه کارگر و جامعه خواهان سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی بوده اند.
در آستانه ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر معلمان بعنوان بخشی از طبقه کارگر و قشر زحمتکش جامعه باید علیه چند محور اصلی در برابر حکومت هار اسلامی اعلام موضع جدی کنند و در صورا امکان دست به تجمع زنند و این روز رزم طبقه کارگر را گرامی دارند. در روز جهانی کارگر معلمان، فرهنگیان و اولیای دانش آموزان باید علیه پادگان سازی مدارس به صورت جدی دست به اعتراض به هر شکل ممکن زنند، باید دست دراز شده نیروهای سرکوبگر به مدارس را شکست.
اقدام مهم و ویژه دیگر در این روز ایستادن مقابل جنگ و جنگ افروزی همراه با اعتراض علیه حکومتی اسلامی که عامل بروز چنین بحرانی شده است. در این موضع گیری ها می توان شعار پیشرو بازنشستگان را در دستور قرار داد که فریاد میزنند؛ «نه جنگ میخوایم نه کشتار، رفاه میخوایم پایدار. محور بسیار اساسی دیگر اعتراض علیه دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر و خواست دستمزد و حقوق مکفی متناسب با یک زندگی عادلانه است.
خواست آزادی معلمان زندانی، زندانیان سیاسی و لغو فوری احکام اعدام از خواست های برجسته ای است که در روز جهانی کارگر از سوی معلمان و فرهنگیان مطرح شود.
خواست نهایی ما سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی سرمایه داری هاراسلامی است، تا محقق شدن این خواست برحق لزوم تداوم بر مبارزات هدفمند با مطرح کردن خواسته های مبارزاتی و طبقاتی است.
زنده باد اول مه، روز جهانی کارگر
24 آوریل 2025