سیاوش دانشور- در تدارک اول مه
مهمترین صورت مسئله اول مه امسال جنگ و رقابت دولتهای بزرگ سرمایه داری است. جنگی که برسر بازتعریف چهارچوبهای نظم کهنه جهانی و تعیین جایگاه قطبهای امپریالیستی است. جنگی که هرسوی آن پیروز شود، بازنده اش طبقه کارگر است که محکوم به پرداخت هزینه های انسانی و اقتصادی جنگ و میلیتاریسم شده است. مصائب این جنگ ارتجاعی برای دوره ای طولانی گریبان جوامع و طبقه کارگر و محرومان را می گیرد. ناسیونالیسم و فاشیسم بسرعت برق و باد به پرچم سیاسی و تبلیغاتی جنگ تبدیل شد که باید آگاهانه با تاثیرات مخرب آن بر خودآگاهی کارگران بمقابله برخاست. اول مه فرصتی است که طبقه کارگر جهانی علیه جنگ سرمایه داران و اهداف ارتجاعی و ضد کارگری آن حرف بزند و برای ایجاد یک صف انترناسیونالیستی کارگری علیه جنگ تلاش کند. این جنگ کارگران نیست، جنگ سرمایه داران است و باید فوراً متوقف شود.
در جائی که روسیه و اوکراین تحت حاکمیت سوپر میلیاردهای الیگارش طرف بلاواسطه جنگ اند، در شرایطی که دولتهای روسیه و اوکراین بدرجات مختلف فعالیت احزاب کمونیست و سوسیالیست را ممنوع کردند، رسانه های غربی در این جنگ بر طبل آنتی کمونیسم می کوبند و تبلیغ علیه کمونیسم جای مهمی را در تبلیغات جنگی پیدا کرده است. به دنیای جنگ سرد برگشته اند، تلاش می کنند نَسبِ پوتین را به لنین برسانند! تبلیغات ضد کمونیستی در متن جنگ امپریالیستی، آنهم سه دهه بعد از فروپاشی سرمایه داری دولتی در روسیه، از سر قدرت نیست، بیشتر بیانگر وحشت بورژوازی از امکان هرچند ضعیف تکرار تاریخ است. هر پاسخ انقلابی به جنگ دولتهای سرمایه داری بناچار ضرورت انقلاب کارگری و حزب لنینی را برجسته میکند. حزبی که در مقابل اهداف دولتهای سرمایه داری بر منافع کارگران در هر کشور و بویژه در کشورهای درگیر جنگ تکیه می کند و سیاست ختم فوری جنگ را به تعرض به حاکمیت بورژوازی “خودی” بسط میدهد.
طبقه کارگر در ایران یک سال مملو از اعتصاب و اعتراض توده ای را پشت سر گذاشت. مضاف بر دستاوردهای محدود و پیروزی در بخشی از اعتصابات، توانست بیش از پیش خود را بعنوان یک جنبش تعیین کننده برای آزادی و رفاه همگانی به کرسی بنشاند، تجاربی بدست دهد، هم جهتی سیاسی و مبارزاتی بیشتری میان بخشهای مختلف کارگری ایجاد کند. در سال جاری برای پیشروی نیازمند آنیم که جنبش طبقه کارگر هر روز مکان سنگین تری در سیاست و در ذهنیت جامعه و مردم ناراضی پیدا کند. برای این هدف، بدواً کارگر باید در محور سياست سراسرى قرار گيرد و بعنوان یک جنبش به اميد مردم براى آزادى جامعه تبديل شود. این ممکن نمی شود جز اینکه کارگران روی مهمترین مسئله جامعه و اکثریت مردم دست بگذارند؛ یعنی عليه فقر و فلاکت عمومى متحدانه برخيزند.
اول مه تنها روز جشن کارگران نیست، روز ابراز وجود طبقاتی و اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه بربریت مدرن سرمایه داری است. در تدارک اول مه بر چند مسئله بدیهی باید تاکید کرد:
۱- هدف برپائی مراسمهاى مستقل و گسترده کارگری است. از هم اکنون باید دست بکار شویم، موانع را از سر راه برداریم، هماهنگی لازم و سراسری در سطح رشته ها و مراکز کار صنایع مختلف در شهرها ایجاد کنیم. اول مه و برگزاری مفصل آن را به یک هدف تبدیل کنیم.
۲- اول مه تعطیل است. تلاش کنیم که مراسمهای روز کارگر بیرون محل کار و اساسا در مراکز مهم شهرها و محلات کارگری یا اماکنی که رهبران عملی کارگران تشخیص میدهند برگزار شود.
٣- برپائی جشن اول مه مُجوز نمیخواهد. برگزاری مراسم روز کارگر حق انکارناپذیر کارگران است. کارگران همواره از آزادی بیقید و شرط بیان و تشکل و تحزب و اعتراض و اعتصاب دفاع کرده اند.
۳- مراسمهای دولتی و حکومتی و مشخصا برنامه های خانه کارگر و شوراهای اسلامی باید قاطعانه تحریم شود. اول مه روز کارگر است، تریبونها در اینروز باید در دست کارگران باشد.
۴- در اول مه امسال خواستار آزادی کارگران زندانی و کلیه زندانیان سیاسی، مختومه اعلام کردن پرونده های قضائی و پایان دادن فوری با احضارها و اعمال فشار به کارگران و فعالین سیاسی شویم.
٥- در اول مه ضروری است که کارگران از موضع رهبر آزادى جامعه ظاهر شوند. به مسائل مهم اکثریت مردم زحمتکش عطف توجه کافی داشته باشند و قطعنامه های کارگران بیان بسیج جامعه حول پرچم طبقه کارگر علیه فقر و اختناق و برای آزادی و رفاه همگانی باشد.
سردبیر.
٣١ مارس ٢٠٢٢