رحمان حسین زاده- صف “بردگان مونیخ” در بارگاه خاندان پهلوی
عنوان “همایش همکاری ملی” بر آنچه اخیرآ در مونیخ آلمان ، رضا پهلوی فراخوان داده بود، تمامآ عنوانی بی مسما و فریبکارانه است. آنچه دیده شد، رژه مشمئز کننده بردگان بارگاه خاندان پهلوی بود. البته جهت حفظ حرمت و کرامت انسانی بردگان عصر قدیم و دوران فرعونها, این تفاوت اساسی را باید در نظر داشت، که بردگان دوره برده داری زیر زور و فشار طاقت فرسای فیزیکی و قرارگرفتن در دو راهی مرگ یا زیستن به عنوان برده، به برده بودن خود تن میدادند. اینجا برعکس در آغاز قرن بیست و یکم، در مرکز اروپا، مجموعه ای افراد، بخش عمده پولدار و صاحب امکانات، تعداد قابل توجه از میان آنها دانشگاه رفته و به اصطلاح تحصیلکرده، بعضی هایشان در زمان پدر همین “شاهزاده” و یا جمهوری اسلامی زندان رفته، و با ادعاهای سیاسی عجیب و غریب، با پای خود و به قول “علیرضا نوریزاده”، یکی از برده های پا به سن گذاشته با پول و هزینه خود، به مناسک رسمیت دادن به بردگی خود تشریف فرما شدند.‌همه آنهایی که اجازه گرفته بودند، سخن بگویند، چیزی جز اعلام بردگی و عبودیت خود در پیشگاه “اعلیحضرت” و خاندان مستبد و ضد انسان پهلوی برزبان نیاوردند. باید دقت کرد اگر اعلام بردگی این افراد تحت فشار و زور نیست، اما به خیال کسب مقام و منصب و منفعتهای مادی در آینده با پوشش جهل و خرافه “ملت و ملی گرایی و همکاری مالی” آگاهانه پا به صحنه له کردن حرمت و کرامت انسانی خود گذاشته اند. روبروی آنها “صاحب برده دمکرات مآب” ساعتها سخنان زشت ابراز عبودیت یک عده انسان بالغ و بخشآ مسن تر از خود را شنید. با بیشرمی تمام دستهای “رحمتش” را برای دستبوسی چاپلوسان بی اراده رها کرد، از سجده در مقابل خود نشئه شد و در آخر در دنیای مالیخولیایی خود گویی بر اسب مراد نشسته، پشت تریبون رفت و نسخه پاخورده و بارها شکست خورده از نقشه شومی که برای آینده ایران دارد، برای بردگان قدیم و جدید خاندان تکرار کرد.
مناسک مونیخ برای هر کس که بویی از حرمت و کرامت انسانی برده باشد، دیدن صحنه حقارت انسان و صرفنظر از اینکه آن افراد در پایان مناسک خود خشنودند یا نه! ، اما این گوشه کوچکی از دنیای وارونه بی ارزش کردن انسانها و گوشه خطرناکی از جنب و جوشی است که علیه صف انسانیت و آزادیخواهی در ایران در حال شکل گیری است. مناسک ” بردگان مونیخ” گوشه ای از سناریوی سیاهی است، که معماران اصلی‌اش بیرون از مونیخ در “کاخ سفید” و “تل آویو” دست به ماشه چشم به عروج لشگر سیاه جامگان کفن پوش در خدمت اهداف نتانیاهو و ترامپ دو خته اند. خاصیت فوری “همایش مونیخ” برای رضاپهلوی و اعوان و انصارش بعد از جنگ دوازده روزه و سرافکندگی و بی آبرویی و بی پایگی که نزد اربابان ببار آورد در اینجا نهفته است. رضا پهلوی احتیاج دارد به گانگسترهای ششلول بند دنیای امروز نشان دهد، بی پایگی و پوچی “آلترناتیو سلطنتی اش” را می‌خواهد جبران کند. دست بکار شده و نیرو جمع می‌کند. این ارزش مصرف فوری همایش “بردگان مونیخ” است. مناسک مونیخ و آلترناتیو سازی راست پروغربی در شرایط نرمال پیشبرد جدال طبقاتی و سیاسی، در شرایط عروج مجدد خیزشهای انقلابی شانس چندانی ندارد، اما در چهارچوب نقشه ارتجاعی “خاورمیانه جدید” فاشیسم حاکم بر دولتهای اسرائیل و آمریکا و در چهارچوب تحمیل آلترناتیو سناریو سیاهی برای آینده تحولات ایران، لازمست از جانب طبقه کارگر و مردم آزادیخواه و کمونیستها جدی گرفته شود و در مقابل آن با تمام توان و سازماندهی قوی ایستاد و به شکست کشاند.
بیست و هشتم ژوئيه ۲۰۲۵