سندیکای واحد، علیرغم هر افت و خیزی که داشته است، یک سازمان مستقل کارگری است. توسط کارگران و فعالین شرکت واحد ایجاد شده و از ابتدا خار چشم حکومتی ها و مزدوران خانه کارگری و شرکأ بوده است. وجود گرایشات مختلف در یک سازمان کارگری بسیار طبیعی است. در سندیکای واحد و هر سازمان کارگری دیگر هم همینطور است. یادم هست؛ وقتی رهبران و فعالین سندیکا در اولین هجوم رژیم بعد از اعتصاب دستگیر شدند، آقای میرزائی برای دوره ای بعنوان سخنگوی سندیکا جلو آمد و از جانب سندیکا حرف میزد. در همان دوره کوتاه برای خامنه ای نامه نوشت و تملق حکومت و اسلام را گفت. البته جمهوری اسلامی سندیکای واحد را با میرزائی راست و اسلامگرا هم تحمل نکرد، خطی که بعضا امیدوار بود خاتمی “چراغ سندیکا را روشن کند” و بعضا چشم به کرامتِ خامنه ای داشت. بعدتر این وضع تغییر کرد و فضای سندیکا از دست این گرایش و این خط درآمد.

یک سوال معتبر میتواند این باشد که آیا جمهوری اسلامی میتواند در دوره کنونی و اوضاع ملتهب سیاسی جامعه، سیاست سندیکا سازی زرد را پیش ببرد؟ من تردیدی ندارم که رژیم تلاش وافری میکند که نهادهای مستقل کارگری را نابود کند اما ساختن یک “اسکی” دیگر در ایران اینبار توسط رژیم اسلامی، بسیار دور از ذهن بنظر میرسد. آقای میرزائی و ترابیان بعنوان بخش راست سابق سندیکای واحد خطی را نمایندگی میکنند که خواهان تعامل با رژیم و نهادهای باصطلاح “کارگری” آنست. این خط کمابیش در نیشکر هقت تپه و دیگر نهادهای مستقل وجود داشته و در مواردی “تاکتیکی” ابراز وجود کرده است. رژیمی خواندن این خط چیزی را عوض نمی کند. ممکن است رژیمی هم نباشند، من اطلاع دقیق ندارم، اما سیاست شان با سیاست های رژیم اسلامی علیه کارگران منطبق است. تلاش اینها برای برگزاری مجمع عمومی قلابی بنام سندیکا ریشه در این تلاش قدیمتر و همینطور موقعیت حقوقی – قانونی فعلی سندیکای واحد دارد. هر زمان کارگران نمیتوانند تشکل مستقل خود را به دولت تحمیل کنند، تهاجم ها به کارگران از سر گرفته خواهد شد.

سوال اینست که در منگنه غیر قانونی بودن و رسمیت نداشتن حقوقی سندیکا، و همینطور تلاش اعضائی از سندیکا – اگر هنوز این دو نفر عضو سندیکا باشند- با همراهی خانه کارگر برای برگزاری مجمع عمومی، آیا این یک معنی اش برسمیت شناختن دوفاکتوی سندیکای واحد البته با هدف منزوی کردن رهبران کنونی سندیکا نیست؟ بنظرم مسئله روشن است و کارگران واحد باید این تناقض را ببینند و دشمنانشان را روی همین تناقض شکست دهند. در تقابل با “سیاست سندیکا سازی زرد” صرفا افشاگری اهداف تیم ترابیان- میرزائی جوابگو نیست. مهمترین فاکتور خود کارگران شرکت واحد هستند که باید به آنها اتکا کرد. راه درست برگزاری مجمع عمومی واقعی توسط سندیکای واحد و تعیین سیاستها و انتخاب رهبری منتخب خویش است. مگر نمی گویند مجمع عمومی می گذاریم؟ خوب سندیکا راسا و رهبری اش فراخوان مجمع عمومی بدهد. آنوقت روشن میشود که نمی توان هم سندیکا را دوفاکتو برسمیت شناخت و هم تصمیم گرفت که چه کسانی مجمع عمومی اش را بگذارند. جواب تناقض حرکت حکومت را باید با حرکتی سیاسی و تاکتیکی روشن داد. حرکتی که از سندیکای مستقل کارگران حمایت کند، از رهبران منتخبش دفاع کند، از سیاستهای سندیکا دفاع کند و گرایشاتی که چشم دیدن سندیکا را ندارند منزوی کند. اشتباه است صرفا تلاش امثال ترابیان- میرزائی را تلاش حکومتی برای ایجاد سندیکای زرد نام گذاشت و دست و روی دست گذاشت و صرفا افشاگری کرد. این یک مرحله مهم از زندگی سندیکا است که اتخاذ سیاست و تاکتیک توسط رهبری آن برای نجات سندیکا و پس زدن توطئه ها یک وظیفه اساسی ایندوره رهبران سندیکای شرکت واحد است. جواب مجمع عمومی قلابی و شبه دولتی با اهداف ضد کارگری، برگزاری مجمع عمومی واقعی و مستقل سندیکا است.

لازم به تاکید است که: “اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در نشست روز جمعه ۱۱ آبان با بررسی جزییات تغییرات پیشنویس اساسنامه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با اتفاق نظر پیشنویس تغییرات را تایید کردند و آماده ارائه به مجمع عمومی مستقل سندیکا برای رای گیری شد. در این نشست طرح چگونگی برگزاری مجمع عمومی نیز بررسی شد و پس از بحث و بررسی، اعضا با همدلی و به اتفاق آراء طرح را تایید و برای چندمین مرتبه در طی ماه های گذشته حمایت خود را از برگزاری مجمع عمومی مستقل سندیکا اعلام و سندیکاسازی دولتی را محکوم کردند”. از اطلاعیه سندیکا، تاکید از من است.

هر کارگر و کمونیستی باید از سندیکای واحد و هر سازمان و نهاد مستقلی که توسط خود کارگران ایجاد شده است، بدون ابهام دفاع کند. اما این کافی نیست، تقویت و سرپا نگهداشتن سندیکا و سازمان کارگری در گرو داشتن سیاستهای روشن و منطبق با اصول و اهداف و منافع عمومی کارگری است.

***