اعتصاب و تحصن دو روزه معلمان بسیار با اهمیت است. دستگیری تعدادی از معلمان جسورو فشارهای امنیتی بر فرهنگیان مبارز نه تنها نمیتواند به اهمیت این اعتصاب سراسری لطمه بزند، برعکس خود به معضل دیگری برای جمهوری اسلامی تبدیل میشود. آخرین خبر اینکه معلم مبارز هاشم خواستار توسط دستگاه اطلاعاتی و امنیتی رژیم اسلامی مذبوحانه ربوده شده است. اعتصاب این دوره معلمان در دل تحولات کنونی و کشمکش روزمره طبقه کارگرو مزدبگیران علیه جمهوری اسلامی تاثیرات مهمی بر روند و تقویت اعتراضات در جامعه داشته است .پیوند و همبستگی معلمان با دانش اموزان را تقویت کرد ، بر فضای اعتراضی دانشگاهها هم در حمایت از اعتصاب معلمها و هم گسترش اعتراضات در محیط دانشگاهها موثر بود و اتحاد و همبستگی فراوانی را در صفوف خود معلمین و عزم آنان را برای ادامه مبارزه و پیگیری مطالباتشان جسورتر کرده است .
مبارزه و تلاش معلمین طی سالهای گذشته برای تحقق مطالبات و حق طلبی آنان سابقه طولانی دارد و برای آن نیز هزینه های گزافی پرداخته اند، اما هیچوقت دست از مبارزه برای تحقق خواستهای بر حقشان بر نداشته و اعتصاب عمومی دوروزه مهرماه نشان داد که معلمین تا بر آورده کردن خواستهای بر حق خود همانا آزادی و معیشت و کرامت انسان و..است ، دست از این تلاش و مبارزه بر نخواهند داشت.حق دادنی نیست ، گرفتنی است و بدست آوردن آزادی و رفاه و برابری بدون تلفات ممکن نیست. باید تلاش کرد این مسیر را با کمترین تلفات به مقصود رساند.
این مسیر را باید پیمود!
واقعیت این است که در این رودرویی طبقاتی معلمین تنها نیستند.تنها معلمین نیستند که برای زندگی آزاد و بدور از فشارهای امنیتی و دستگیری و زندان ، برای معیشت بهترو برابری اقتصادی تلاش و مبارزه می کنند.اکثریت جامعه ، کارگر و زحمتکش ، زن وجوان از این شرایط به تنگ آمده و در کنار معلمان خواهان تغییردر وضع موجود و برای آزادی و رفاه و برابری می جنگند و درتلاشند.لشکراردوی کارعلیه این وضعیت بپا خواسته است .
ما در کنار اعتصاب معلمان روزانه شاهد اعتصاب و اعتراض کارگران در محیط کاربرای دستمزد های معوقه ، علیه اخراج و غیره هستیم . نزدیک به یک ماه اعتراض رانندگان و کامیونداران برای بهبود معیشت و دستمزد و علیه گرانی ، اعتصاب عمومی در کردستان علیه اختناق و اعدام زندانیان سیاسی و زنجیره ای از مبارزه و اعتصاب اردوی کارعلیه دولت و سرمایه دراران شاهد هستیم و جامعه برای تغییر و گذر از این شرایط فلاکت درغلیان است.با این وصف روشن است که اکثر مطالبات معلمین ، کارگران و رانندگان کامیون و سایر اقشار جامعه نه تنها از جانب دولت و سرمایه داران بی جواب مانده ، بر عکس با توسل به دستگیری و زندان واعدام و حذف فیزیکی فعالین و گسترش فضای ارعاب و اختناق بر فضای جامعه سعی در خواباندن ومانع گسترش واعتلای این مبارزات است .اما همچنان می بینیم که این سیاست کارساز نیست و جامعه به زورگویی رژیم اسلامی تمکین نخواهد کرد.
واقعیت اینست، که رژیم سرمایه داری اسلامی توان حل مشکلات پایه ای مردم را ندارد.شرایط اقتصادی ، نا امنی، گرانی و غیره آنچنان ریشه دوانده که برای این رژیم و سران آن مطلقا قابل حل نیست .این اوضاع ریشه سیاسی و ریشه در بحران سیاسی حکومتی ، عدم مشروعیت رژیم اسلامی چه در داخل و چه خارج مرزهای کشوردارد .رژیمی که ساختار سیاسی و روبنایی آن مانع اصلی هر گونه تغییری ولو کوچک از جمله درشرایط اقتصادی کشور است .ایران کشوری ثروتمند و ثروت آن در دست اقلیتی قلدرو مفتخور و سرمایه دارکه از جانب دولت و دستگاههای نظامی آن حمایت می شوند قبضه شده و چیزی به مردم محروم و مزد بگیر در پائین جامعه نمیرسد .واقعیت این است جامعه به نقطه ای رسیده که بقول معروف دولت امکان ادامه حاکمیت جزبا زور و سرکوب ندارد و پائینی ها دیگر نه دولت و نه این شرایط را تحمل نمی کنند. جامعه خواهان تغییر، آزادی و رفاه است . ادامه این شرایط برای مردم غیر قابل تصور است. جمهوری اسلامی را باید سرنگون کرد . این مسیر را باید پیمود. کار را باید تمام کرد.
چه باید کرد؟
سراسری شدن اعتصاب و مبارزه طبقه کارگر و کل اردوی کارو زحمت از جمله معلمان زحمتکش از دی ماه سال گذشته که تا امروز بلاقطع ادامه داشته ،امید به پیروزی اردوی کاربردولت سرمایه دار و استثمارگرجمهوری اسلامی را نوید می دهد.یک مبارزه طبقاتی آشکارمیان کار و سرمایه ، میان مزدبگیران و دولت اسلامی سرمایه در جریان است. این جنبش طبقاتی تا کنون قدم های امید بخشی بر داشته است .متحدترو متشکل تر و با قدرت شده است .درست است که جمهوری اسلامی وحشی است و برای بقا از هر جنایتی پرهیزندارد، اما از پس مردم بر نمی آید.داریم می بینیم که با وجود این وحشیگریها بی وقفه مبارزه ادامه دارد و هدف روشن است سرنگونی این جنایتکاران از اریکه قدرت.!
اکنون می بینیم و همه باورداریم که نه تنها معلمان بلکه کل اردوی کارفقط با نشان دادن قدرت و اتحاد و همبستگی صفوف خود امکان تقابل و رودرویی و ادامه مبارزه تا سرنگونی را خواهند داشت .اگر معلمان زحمتکش و محروم با کارگر و راننده کامیون یک منفعت و یک هدف دارند، آنگاه اعتصاب و مبارزه آنان باید به همدیگرقدرت ببخشد و اتحاد و همبستگی را در میان آنان دامن بزند.حمایت بخشهای مختلف طبقه کارگر از اعتصاب معلمان و رانندگان و بلعکس، در این شرایط ، این رویارویی طبقاتی امری ضروری و ممکن و عملی است .دست به کار شدن برای تشکیل شوراها در محیط کارو زیست ، در میان معلمان ، در میان رانندگان زحمتکش برای قدرت گیری وادامه مبارزه امری ضروری و ممکن است .جنبش محرومان ، جنبش طبقه کارگرامروزاز چنان موقعیتی بر خورداراست که بتواند به این اهداف جامه عمل بپوشاند.مصافهای جدیتری در راه است . این مبارزه ادامه خواهد داشت . طبقه کارگرو اردوی کار این بار نباید به کمترازسرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری اسلامی و حاکمیت شورایی خود رضایت دهند.عاقبت در دل این مبارزه و کشمکش، راست و چپ جامعه بر سر هژمونی و به سرانجام رساندن این مبارزه در تقابل با همدیگر قرار دارند. طبقه کارگر و کل اردوی کارو چپ جامعه نباید این شانس را از دست بدهند.نه باید به کمتر از سوسیالیسم رضایت داد. معلمان بخشی از نیروی پیشبرنده این تحول انقلابی هستند.
***