تحریمهای جدید آمریکا، اوجگیری تخاصم دو رژیم
جامعه ایران راه انقلابی خود را تا برچیدن نظام حاکم پی میگیرد
فاتح شیخ
از دوشنبه ١٤ آبان (٦ نوامبر ٢٠١٨) با اجرائی شدن تحریمهای جدید دولت آمریکا علیه رژیم ایران،تخاصم روزافزون دو رژیم بالا گرفته است. روزهای آخر، ترامپ و خامنه ای و روحانی و مسئولان دیگر دو طرف از پومپئو و بولتون و برایان هوک تا فرمانده کل سپاه و جواد ظریف رجزخوانیشان را شدت دادند. این رجزخوانیها عرصه تبلیغی روانی تخاصم جاری و کم اهمیت ترین عرصه آن است. عرصه اصلی تخاصم در حلقه واسطهای اقتصاد ایران با اقتصاد جهانی جریان دارد.این تحریمها در سطوح بالا نظام بانکی، استفاده از سرویس مالی جهانی سویفت، صدور نفت، کشتیرانی، هواپیمائی، صنایع نظامی، ارگانهای سپاه پاسداران و در سطوح پائین شمار دیگری از بنیادها و نهادهای اقتصاد و حکومت ایران را هدف گرفته است. این گسترده ترین تحریمها از سال ١٩٩٥ است.زمانی که بیل کلینتون اولین تحریم تجاری علیه ایران را کلید زد.
همزمانی تحریمها با حرکت انقلابی جامعه ایران برای رهایی از نظام حاکم ایجاب میکند که دو روند در حال جریان را هم جداگانه و هم از سر تاثیر متقابلشان بررسی کنیم: یکی روند تخاصم اوجگیرنده دو رژیم است. دیگری روند پیشروی طبقه کارگر پیشاپیش حرکت انقلابی جامعه برای سرنگونی جمهوری اسلامی همچون پیش درآمد انقلاب سوسیالیستی و یکی از ملزومات برچیدن استثمار سرمایه داری و استبداد سیاسی متناظر با آن در ایران.
١- در زمینه روند تخاصم اوجگیرنده دو رژیم،دولت آمریکا اعلام کرده است که هدفش از اعمال “فشار حداکثری” بر رژیم ایران در زمین سیاست و اقتصاد جهان”تغییر رژیم” نیست بلکه “تغییر رفتار رژیم” یعنی ناگزیر کردن آن به کنار آمدن با سیاست آمریکا در کانونهای حاد رویاروئی شان در چند کشور خاورمیانه است. بنابراین دامنه اجرای حداکثری تحریمها، زمانبندی مراحل آن و تعریف شاخصهای تغییر رفتار حریف، همگی تابع این هدف اعلام شده دولت ترامپ است. قابل درک و پیش بینی است که سقف زمانی به ثمر رسیدن این سیاست، حداکثر دوسال یعنی اواخر دور اول ریاست ترامپ است تا او بتواند همچون یک مولفه کسب پیروزی در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری از آن استفاده کند. همچنین قابل درک است که متقابلا رژیم ایران هم تلاش کند تا با تکیه بر شکافهای نظام بهم ریخته جهانی، دو سال آتی را هر طور شده از سر بگذراند. سران رژیم ایران مدعی هستند که قادرند بعضی تحریمها را دور بزنند و با بقیه سر کنند. و البته تا آنجا که بتوانند عواقب تحریم را بر معیشت هم اکنون چند پله زیر فقر توده های محروم جامعه سرشکن میکنند. “اقتصاد مقاومتی” عبارت پوچی است که مصداقی جز تحمیل فلاکت فلج کننده بر جامعه ندارد. هدف رژیم اسلامی آن است که با استفاده از سلاحهای فلاکت و سرکوب، خیزش انقلابی توده های بپاخاسته جامعه را عقب براند و همزمان در معادلات منطقه در مقابل حریف کلاه خود را بچسبد. با توجه به ناتوانی آشکار رژیم ایران در مقابله با “فشار حداکثری” تحریمهای گسترده، حاصل چنین تخاصم اوجگیرنده ای راندن جامعه به پرتگاه فروپاشی اقتصادی و اجتماعی خواهد بود. طبقه کارگر و کل اردوی تشنه آزادی و برابری جامعه باید با قدرت در برابر هر دو سوی این تخاصم ویرانگر بایستد.
٢- روند دیگر، روند پیشروی طبقه کارگر پیشاپیش حرکت انقلابی جامعه برای سرنگونی رژیم اسلامی است. روند اجتماعی و سیاسی قدرتمندی که با خیزش دیماه ٩٦ و خیزشهای شهری و تحرکات کارگری متعاقب آن، حکم قاطع برچیدن نظام اسلامی حاکم را صادر کرده است. به عنوان پشتوانه مشخص این روند، لازم است به گستردگی حرکات اعتراضی کارگری سالهای اخیر استناد کنیم. اعتراف اخیر وزیر کشور رژیم به وقوع ٢٣هزار حرکت اعتراضی طبقه کارگر ظرف پنج سال گذشته به قدر کافی گویا است.بنا به آمار منابع موثق کارگری هم در فاصله روز جهانی کارگر ٩٦ تا روز جهانی کارگر ٩٧ طبقه کارگر در ایران شش هزار اعتصاب و اعتراض برپا کرده است. به این پشتوانه مادی عظیم باید رشد روزافزون آگاهی طبقاتی کارگر و مشخصا برجسته شدن ضرورت و امکانپذیری تشکیل شوراهای مستقل کارگری از جانب فعالین کارگری را اضافه کرد. پیشروی طبقه کارگر و محرومان اعماق جامعه ایران اکنون از شرایط مساعدی برخوردار است که ورود جامعه به دوره انقلابی و وجود استراتژی کمونیستی در صفوف مقدم اردوی کار برای آن فراهم آورده است. محتوای پیشروی مبارزه سیاسی طبقاتی بر متن چنین شرایط مساعدی، گویای چنان پتانسیل انقلابی عظیمی است که با تکیه به نیروی توده های کارگر و زحمتکش و زنان و نسل جوان،نه تنها قادر به سرنگونی جمهوری اسلامی است بلکه تحقق یک پیروزی کارگری و سوسیالیستی در تحولات آتی ایران انقلابی را هم به یک چشم انداز واقعی بدل ساخته است.
٣- در حالیکه روند تخاصم اوجگیرنده دو حاکمیت بورژوایی تا مغز استخوان دست راستی آمریکا و ایران دارند کابوس نابودی جامعه ایران را پیش روی هشتاد میلیون شهروند جامعه میگیرند، روند تباین جامعه ایران با رژیم اسلامی و مناسبات سرمایه داری حاکم، در قامت خیزش کنکرت کارگران در پیشاپیش توده عظیم محرومان بر متن حرکت انقلابی جامعه، فی الحال چشم انداز رهایی از استثمار سرمایه و استبداد سیاسی حاکم را به طرز عیانی نشان داده است. این دو روند کاملا با هم متناقض هستند. به اجرا گذاشتن بسته جدید تحریمها از طرف دولت آمریکا سیاستی ضد مردمی است که هر وجدان بیدار انسانی آن را محکوم میکند. ما کمونیستها از همان تحریم سال ١٩٩٥ بیل کلینتون سیاست ضدانسانی تحریم اقتصادی دولت آمریکا و متحدانش را اکیدا محکوم کرده ایم. همچنین تقلای رژیم اسلامی برای مقابله با این تحریمها و بالا بردن تصاعدی تخاصم جاری به قیمت تحمیل فلاکت بیشتر به اکثریت جامعه در راستای راندن جامعه به پرتگاه فروپاشی است و با قاطعیت تمام علیه آن ایستاده ایم. تنها راه نجات جامعه از این کابوس سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و حرکت بیوقفه طبقه کارگر به سوی انقلاب سوسیالیستی و برقراری جامعه آزاد و برابر و برخوردار از عدالت و رفاه است. طبقه کارگر برای رهایی خود و جامعه راه انقلابی خود را تا برچیدن نظام حاکم پی میگیرد.
***